یادداشت امیررضا سعیدینجات
1402/9/3
4.4
15
بسم الله ازگه یک دختر ترکِ با هوش هیجانی بالا، پرتخیل، شیطان و پرتلاش است که خط سیر زندگیش تا رسیدن به شغل مورد علاقهش را برای ما با تصاویری با مزه تعریف کرده... خلاصه این کتاب مصور همین است... نکته اساسی کتاب که هنوز هم یکی از چالشهای نظام آموزشی است و بسیاااار شدید در ایران هم آن را حس میکنیم، این است که در طی سالیانی که افراد درس میخوانند، درس میخوانند که بخوانند. نه اینکه درس میخوانند که لذت ببرند و قدمی به سمت ایده آل هایشان حرکت کنند... خط سیر آموزشی به دنبال این است که بر اساس یک سیر واحد از همه افراد یک چیز بسازد، مثلاً اگر شما دانش آموز پر تلاش، درسخوان و فوقالعاده ای در دبیرستان باشید اولین چیزی که مشاورین کنکور و... به شما پیشنهاد میکنند تا در دانشگاه بخوانید چیست؟ آفرررررین، مهندسی یا پزشکی... همین قدر تکراری و ملال آور... مشاور از شما نمی پرسد به چه چیز علاقه داری یا چه چیز سطح انرژی و روحیه و اعتماد به نفس و امیدت را بالا نگه میدارد بلکه او فقط در ذهنش برای دانشآموز مستعد دو پیشنهاد دارد و تمام. کل کتاب همین سیر آموزشی را در زندگی ازگه برای ما تعریف میکند... او چه چیز انتخاب کرد، انتخابش اشتباه بود، از جایی به بعد جسور شد و درست انتخاب کرد و مسیر صحیحی را پی گرفت... ما در دل داستان کتاب، یاد میگیریم که مهم آن چیزی است که حال مرا برای زندگی مفید و به سوی رشد و پیشرفت خوب میکند، بقیه پیشنهادها، همه به درد نخور است... این داستان اصلی کتاب است... اما در دل داستان اصلی، شما با فضای ترکیه، فرهنگ موجود در ترکیه، چگونگی مدرن شدن آن، چالشهای مدرنیزاسیون، مشکلات اقتصادی و... هم آشنا میشوید و این یک جایزه است که نویسنده در کنار داستان اصلیش به شما هدیه میدهد... کتاب دلچسبی بود، تصاویر زیبا، بچهگانه و جذابی داشت که باعث میشد حال خوبی به مخاطب بدهد و با جنس فضای داستان هم سنخ باشد اما کتاب به هیچ وجه، با تاکید میگویم به هیچ وجه مناسب سن کودکان نبود، شاید با اغماض بسیار زیادی گ، آن هم نه برای همه نوجوانان، کتاب خوبی باشد والا مخاطب کتاب جوان به بالاست...
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.