یادداشت علی عموکاظمی

        بخشهایی از صحبتهای شهید آوینی در مصاحبه با امید روحانی: 

- به نظر من سینمای اسلامی وجود ندارد و ضرورتی هم ندارد که ما این عنوان را این طور به کارببریم. من اسلام را عین حقیقت عالم میدانم و وقتی معتقدم که حقیقت هنر بالذات، خواه ناخواه نسبتی با حقیقت عالم دارد و سینما هم بالطبع نسبتی با هنر دارد، پس حقیقت سینما خود به خود امری است که میتواند معنوی و الهی باشد، منتها این بستگی دارد به نوع تقرب ما به موضوع، یعنی در واقع، به نوع نسبتی که با سینما برقرار میکنیم.

- اگرچه سینما باید روی خطابش به مردم باشد، اما در عین حال باید از ارضای صفات رذیله انسانی بپرهیزد و رو به صفات احسن او بیاورد، همان صفات زیبا و عالی بشری که من به آن میگویم فطرت.

- ممکن است فیلم دارای مضمون خوبی هم باشد، اما عدم احاطه بر تکنیک آن را به ابتذال بکشاند.

- اصلا نباید تکنیک و مضمون را از یکدیگر جدا دانست. در واقع، عدم شناخت تکنیک سینماست که به انتخاب اینگونه مضامین منجر میشود. شناخت تکنیک و اهمیت آن آنجا رخ نمیکند که شما مثلا رقص خانم فروزان را با تکنیک بهتر، فیلمبرداری و مونتاژ کنید. اگر شما تکنیک سینما را بشناسید اصلا سراغ چنین مضمونی نمیروید.

- از آن طرف، ممکن است کسی بسیار سخن بگوید، اما هیچ چیز برای گفتن نداشته باشد و یا سخن او جسم داشته باشد، اما روح نداشته باشد. نمونه ای از اینگونه فیلمها "پرده آخر" است و یا حتی "شاید وقتی دیگر"

- شاعری که با تکنیک شعر انس ندارد هر چه بگوید بد است، اما عکس این حکم درست نیست که هر هنرمند صاحب تکنیک لزوما هر کاری بکند خوب است.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.