یادداشت محدثه خوشکام

خاما
        ۴.۵ ستاره از ۵ ستاره.

"بعضی اوقات، دیدی آدم حوصله شنیدن چیزی را ندارد و وقتی هم دارند باهات حرف می زنند، انگار تو محو آب چشمه ای و هی یکی، سنگ می اندازد توی آب و آب، موج برمی دارد و باز می نشینی آب، از موج بیفتد و تو به خیال خودت برسی، اما باز آب را موج می اندازند و خیالات ات را آشفته."

با خودم قرار گذاشته بودم تا قبل از کنکور که تو اردیبهشت کتابی نخونم ولی نتونستم جلوی خودمو بگیرم که خاما رو نخونم.
خاما تجربه کتابخونی کاملا متفاوتی بود برام. دلیلش اینه که من خیلی وقت بود از رمان های ایرانی ناامید شده بودم و از کلیشه هایی که درباره اشون مینوشتم خسته شده بودم، برای همین کلا خونون رمان ایرانی رو کنار گذاشتم.
وقتی فهمیدم داستان خاما کاملا خارج از اون کلیشه هاش تصمیم گرفتم بخونمش و فوق العاده از این بابت خوشحالم.
خاما برای من یک عاشقانه تاریخی بود. یک عاشقانه متفاوت و یک تاریخ متفاوت که هزاران بار ارزش نوشته شدن و خوانده شدن رو داره.
تمام این موارد همراه با سبک نوشتاری آقای علیخانی و کلماتی که نشان دهنده زبان و لهجه محلی شخصیت ها بود رمانی متفاوت به وجود آورد.
تنها مشکلی که داشتم این بود که تو بیست صفحه اول کتاب یه ذره ارتباط برقرار کردن باهاش برام سخت بود ولی وقتی به شخصیت ها عادت کردم عادی شد. دلم میخواست قسمت عاشقانه کتاب کمی بیشتر باشه و درباره خانواده خلیل بعد از کاری که کرد هم بدونم، اینکه سرنوشت چه بازی دیگه ای براشون داشت. 
به دفعات کتاب منو یاد "صد سال تنهایی" مینداخت، تو هردوشون شخصیت ها زیاد بودن و با مشکلات دست و پنجه نرم میکردن ولی باز هم ادامه میدادن.
در کل خیلی خیلی زیاد خاما رو دوست داشتم و حتی ساعت هایی که نمیخوندمش هم فکرم پیشش بود و از ذهنم بیرون نمیرفت. قطعا خوندنش رو به همتون پیشنهاد میکنم.
      
7

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.