بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت سیدعلی صدرایی

                داستان در مورد راپا فرهادی دانش آموز پایه هفتم است. راپا تازه وارد مقطع متوسطه شده و از مدرسه متنفر است. به همین دلیل تلاش می‌کند تا از مدرسه انتقام بگیرد. روی دیوارهای مدرسه شعار نویسی می‌کند، گروه خرابکاری راه می اندازد و آزمایشگاه را به آتش می‌کشد. 
اول: دم مهرک گرم که دست از سری دوزی‌های خمیر شونده برداشته و به نویسنده‌ها و تیم‌های جوان اعتماد می‌کند. 
دوم: دم نویسنده هم گرم که سعی کرده کتابی مماس با دنیای ذهنی نوجوان بنویسد. 
اما جهان قصه شکل نگرفته‌. برخی وقایع کاملا غیرمنطقی هستند، واکنش آدم ها منطق درستی ندارد. یا حداقل من نفهمیدم.
واقعا چطور میشه با یک آچار و پیچ گوشتی رفت داخل موتور خانه و کاری کرد آب کل کلاس‌ها را پر کند؟
بعد این چه مدرسه شل و ولی است که همه سوراخ سمبه هایش را به راحتی می شود فتح کرد؟ آنهم مدرسه‌ای که ظن خرابکاری در آن پر رنگ شده. 
چطور می‌شود خسارت مالی و جانی به مدرسه وارد کرد پای آتش نشانی و آمبولانس را به مدرسه باز کرد، بعد آخر روز قبل از آمدن والدین رهایت کنند و مهم تر چطور ممکن است بعد از هزار تا آتش سوزاندن و خود را گم و گور کردن والدین با آغوش باز از تو استقبال کنند و چک و لگدی نثارت نکنند.
این کتاب برخلاف ادعایش اصلا شخصیت شرور ندارد. 
مدرسه که موجود شل و ولی است که هر بلایی خواستند سرش آوردند. پدر و مادر راپا هم که کهن الگوی تعلیم و تربیت هستند. مدیر مدرسه هم آنقدر شوت است که نمی فهمد کلید را از اتاقش کش رفته‌اند فلذا لیاقت شخصیت هویج داستان را هم ندارد چه برسد به شخصیت شرور. 
می ماند یک معلم ریاضی که به مسخره ترین شکل ممکن بیرون مدرسه بچه ها را خفت می‌کند و بهشان میگوید سیگار نکشید ضرر دارد. 
به همین دلیل هیجانی که عنوان کتاب «  مرگ بر مدرسه » در دل مخاطب ایجاد می‌کند در طول داستان بخار می‌شود و می‌رود هوا. 
این مدرسه نفرت انگیز نیست سر هم بندی شده است. 
ما هم دوران جاهلیت اولی مدرسه را دو دره کردیم، هم از دیوار همسایه، هم از در ورودی. ولی همین دو دره بازی هم آدابی داشت که اثری از آن را در کتاب ندیدم. و این به نظرم برمیگردد به یک مشکل اساسی در نویسندگان خانم وقتی می‌خواهند دنیای ذهنی یک پسر بچه نوجوان را به تصویر بکشند.
بسیاری از عزیزان وقتی می‌خواهند دنیای ذهنی یک پسر نوجوان را وصف کنند، از زاویه دید، زبان و لحن دخترانه بهره میگیرند. بسیاری از تردیدها و گفتگوهای درونی راپا مشخصا خصلت دخترانه دارد. و رفتارهایش بیشتر  به یک دانش آموز پایه دهم می‌خورد تا پایه هفتم. 
این که، این کتاب نقد سیستم آموزشی است هم نکته دقیقی نیست. نویسنده البته حرف هایی برای گفتن داشته و دارد. اما این حرف ها درون جهان داستان ریشه ندوانده  و ابتر شده است.

اما در هر صورت کتابی است که وجودش پر از خیر است در صنعت نشر ما. انشالله مروجین معرفی کنند و نوجوانان هم بخوانند و لذت ببرند. 
ما که بخیل نیستیم. :)
        
(0/1000)

نظرات

کاملا موافقم با نظرتون. سن‌وسال شخصیت بیشتر کلاس هفتم می‌خورد. عشقشم به دخترخاله‌ش زیادی لوس بود