یادداشت فاطمه ورشابی
1402/3/28
داستان عجیب و تلخی داشت. اینکه تو یه زمانی این ماجرا اتفاق افتاده و واقعیت داشته تلخیشو چندین برابر میکنه. فروخته شدن دختربچههای قوچانی از طرف خانوادههاشون به سواران ترکمن برای کار تو مزرعه و آشپزخانه، بخاطر فقر و گرسنگی و بیچارگی😓 حین خوندن مدام از خودم میپرسیدم که مگه میشه یه پدر و مادر، دختر سه چهار سالهی خودشونو بفروشن تا خودشون و بقیه بچههاشون زنده بمونن؟ هر چقدرم زندگیشون سخت و طاقتفرسا بوده باشه بازم نمیتونم درکشون کنم، این پدر ومادر حتی از اون خان و حاکم ظالم که تو کتاب ازشون حرف میزنه، چندین درجه ظالم تر و ترسناکترن... با خوندن این کتاب بیشتر از اینکه دلم بسوزه و غمگین بشم، پر از خشم و کینه شدم. دختران فروخته شدهی قوچانی قربانی جهل و خودخواهی پدر و مادر خودشون شدن😢
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.