یادداشت سارا رحیمی

        

کتاب را زهراجان توکلی پیشنهاد کرد.
خیلی دوستش داشتم.
داستان دختری است که باید با ازدواج پدرش بعد مرگ مادر کنار بیاید.
نویسنده خیلی خوب حق مطلب را ادا کرده بود. تلاطم نوجوانی را، استیصال خانواده را، ذهنیت‌های نوجوان سوگوار را...
اگرچه بعضی جاها، که زیاد هم نبود، حس می‌کردم انسجام شخصیت اصلی از دست رفته. ولی نه آن‌طور که بخواهد اذیت کند.
دیالوگ‌های همسر پدرش که افغان بود و به همان گویش عزیز و لطیف حرف می‌زد را خیلی دوست داشتم و واجب است جایی یادداشتشان کنم. محبت می‌بارد از این گویش. :) 

ممنون از استادتوکلی، شناسندهٔ کتاب‌های خواندنی و پایان‌دهندهٔ غمِ غربت و کم‌وطنی.


      
91

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.