یادداشت مجتبی بنیاسدی
1403/3/22
3.6
5
کتاب دو بخش دارد. دو قصهی بهظاهر مجزا از هم. بخش اول قصهی حضرت موسی و مقابلهاش با فرعون و نجات بنیاسرائیل. درباره بخش اول بگویم که مؤذنی قدرت، ملات و بنیهی این را داشت که از این همه خردهروایت و ماجراهای موسی و فرعون و بنیاسرائیل، رمان چندجلدی بنویسد. ولی به صد صفحه ساندویچش کرده بود. من پسندیدم چون موضوع برایم جذاب بود. و همزمان حرص میخوردم که این نویسندهی نهآبی-نهخاکی چرا در این حد متوقف شده. صد صفحه دوم قصهی حضرت عیسی مسیح بود. روایتِ زندگی کاتب انجیل را قصه کرده بود که در بطن خودش ماجرای بهصلیب کشیدن عیسی را شرح میداد. این نقد در بخش دوم هم همانند بخش اول وارد است که حداقل همین صد صفحه از عیسی بشود یک کتاب مستقل سیصد صفحهای که حداقل من شخصیتها را از هم تمیز بدهم. نه اینکه شخصیتها بدون اینکه معرفی بشوند، تمام میشوند. مثل اینکه مؤذنی فرض را بر این گذاشته بود که ما قصههای شخصتهای زندگی عیسی و حواریون را از بَرمان است. که نبود. از خواندشن پشیمان نیستم. دوست هم داشتم. خصوصا قصهی موسی را که حذابیت بیشتری داشت. ولی پایان قصهی بشارتِ عیسی غافلگیرکننده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.