یادداشت zed_bml

zed_bml

1402/05/14

                
.
«کتاب یحیا» داستانی است بر اساس روزنوشت های یک روحانی که در ایام ماه مبارک رمضان به دیار شهید میرزا کوچک خان سفر کرده است.
نویسنده، در تلاش است زوایایی ناشناخته از زندگی روحانیونی را به نمایش بگذارد که بدون هیچ چشم داشتی و با عشق به دین و اهل بیت (علیه السلام)، عطر اسلام و مذهب را در اقصا نقاط کشور می پراکنند و نشان می‌دهد که زندگی و جامعه‌شناسی مخصوص این قشر بزرگ دینی، تا چه حد می تواند پیچیده ترین مشکلات، چالش ها، اختلافات و سوء تفاهم‌های مردمان جامعه را در لفافه‌ای از دعا و متون ناب دینی و مذهبی حل و فصل نماید.
.
تجربه‌ی شخصی:
کتاب یحیا یه کتاب بسیار خوش‌خوان و جمع و جوره که میتونین برای دقایقی کنار گذاشتن دنیا و ما فیها‌ برین سراغش و از لذتی که مثل وزیدن چند ثانیه باد خنک وسط یه گرمای شدید بهتون میده کیف کنین! و همچنین یه پیشنهاد خوبه برای دوباره گرم کردن موتور خوندنتون اگر مدتیه که بین شما و کتاب جدایی افتاده.
موضوع کتاب به شدت تلنگر زننده است که چقدر میشه از ظرفیت مساجد و روحانیت استفاده کرد ولی در خوشبینانه‌ترین حالت این اتفاق بیشتر در روستاهایی که مبلغ به اونجا اعزام میشه میفته...
یادمه یه بار استاد غلامی میگفتن چقدر از جوونامون وقتی یه مشکلی دارن میتونن برن سراغ امام جماعت محل؟ برای درد و دل کردن حتی...!
و این اتفاق چقدر قشنگ در این داستان دیده میشه... محل امن و محل رجوع بودن روحانی مبلغ و البته تلاش‌هایی که در این راه داره و دقت نظرش برای تعامل بهتر با مردم روستا 
داستان با یه سرعت معقول پیش میره، توصیفات خیلی بجا و به اندازه و تاثیر گذار. اونقدر که مثلا من موقع خوندن توصیفات مه جنگل واقعا سردرد گرفتم همون‌طور که در واقعیت هم در هوای ابری و مه دچار افت فشار و سردرد میشم! 
دلیل دیگه‌ی دلچسب بودن کتاب هم پرداختنش به یکی از آرزو‌های زندگیم بود -یعنی تجربه‌ی بودن در روستا در ماه مبارک و ایام اعتکاف- و با توصیفات کتاب میتونم بگم چند درصدی به آرزوم رسیدم!😬
.
#کتاب_یحیا
#امیرحسین_معتمد
#نشر_احیا
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.