یادداشت
1402/3/16
3.2
11
از زمستان ۱۴۰۰ که زمزمههای "حمله/ عملیات ویژه نظامی" روسیه یه اوکراین شروع شد، انبوهی سوال و نظر و جهتگیری هم به دنبالش در فضای مجازی مطرح شد. بحرانی که با توجه به رویکرد متفاوت جامعه غربی نسبت به اون، تاثیر متفاوتی هم بر جهان گذاشت. جنگ روسیه و اوکراین رو اولین جنگ اروپایی قرن جدید اسم گذاشتن. جنگ قبلی نسلکشی مردم بوسنی بود که دقیقا به خاطر مسلمان بودنشون، جامعه اروپا بهش اهمیتی نداد و نخواست خم به ابرو بیاره. اما رویکردشون به اوکراین به مثابه پارهی تن بود. مخصوصا که روسیه همیشه دشمن بوده و دلیل حمایت از اوکراین رو چند برابر تقویت میکرد. در همون دوران بود که ماجرای تسلط طالبان بر افغانستان و رسوایی آمریکا در جهان با این جنگ جدید و متفاوت کنار رفت و توجه منفی جهان از آمریکا به روسیه متمایل شد. مراکز علمی و ادبی و هنری جهان همه علیه روسیه متحد شدند و حتی ادبیات غنی روسیه رو تحریم کردند. بنگاهها و امکانات رسانهای در حرکتی کاملا یکطرفه به نفع اوکراین و علیه روسیه به میدون اومدن. چیزی که البته برای ما ایرانیها غریب نبود. در این بین یک خبرنگار ماجراجوی ایرانی با تلاش شخصی تونست بره اوکراین تا از ماجرادسر دربیاره. حامد هادیان، چهره شناخته شده خبرنگاری بحران مستقل، هر جا مشکلی بوده خودش رو رسونده تا خبر و اطلاعات دست اول ارائه کنه. وقتی همچین کسی کتابی رو درباره اوکراین و جنگش منتشر میکنه حتما ارزش خوندن داره. من همون دوران حضورش در اوکراین هم پستهای ایشون رو دنبال میکردم. فضای دردناک ناشی از جنگ قطعا همدردی به دنبال داشت. همدردی با مردمی که خونه و زندگی و سر و سامون داشتن و به یکباره آواره شدند. اما دیدگاه هادیان رو میپسندیدم: عاقلانه نگاه کردن به موضوع! و البته همه نمیتونن این نگاه رو در پیش بگیرن. چند نکته در سفرنامه هادیان در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱، خیلی به چشم میومد: - هیچکس دقیقا نمیدونست این جنگ واقعا برای چیه. و هیچکس دلیل حملات و عقبنشینیهای روسیه رو نمیفهمید. - مردم اوکراین تو مناطق مختلف گرایشهای مختلفی به دولت اوکراین و روسیه داشتن و همین باعث چنددستگی و تقابل اونها با هم بود. - جو مناطق جنگزده طوری بود که کسی مایل به حرف زدن نبود و علیه حاکمیت اوکراین به ندرت چیزی میگفتن. اگر هم حرفی زده میشد یواشکی بود. - اوکراین یا بهتره بگیم مردمش پیشمرگ اروپا شدن. - خیلی از جانبداریها از اوکراین نه از حب علی که از بغض معاویه بوده. لزوما عاشق چشم و ابروی زلنسکی نبودن، فقط میخواستن شاخ پوتین رو به خاک بمالن. هادیان خودش رو مرکز متن قرار نداده و واقعا گزارش ماوقع نوشته. متن روان و همراهکنندهای داره.در خلال سفرنامه اوکراین، از سفرهای قبلیش تو خوزستان و افغانستان و سوریه هم خاطراتی میگه و مقایسه ناخودآگاهی از بحرانها میکنه. البته اواخر کتابش بیشتر شبیه یه روزنگاری شده بود. انگار وقتی خودش به پایان سوژه رسیده بود، از سفر هم دیگه حرف خاصی نداشت. کاش همچین چیزی درباره افغانستان هم مینوشت. و در نهایت، همه این بحرانها تبدیل شدن به یه سرگرمی جهانی. یه روز سوریه، یه روز افغانستان، یه روز اوکراین، یه روز سودان و ... . ما هم تو خیل هشتگ و پست و استوریها تماشاچیهایی هستیم که با موج رسانه اینور و اونور میریم.
17
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.