یادداشت محمدجواد واحدی

                قلم نویسنده را دوست دارم ولی داستان زمین سوخته روایت مقاومت نیست!
در این کتاب رشادت و جوانمردی و از خودگذشتگی و غیرتمندی وجود ندارد.
شخصیت های داستان ترسو و منفعل هستند و بیشتر به فکر دود کردن سیگارشان هستند تا به فکر مقاومت از خاک و وطن.
شاید کتاب از نظر فنی بی عیب و ایراد باشد، اما محتوا مسموم است.
        
(0/1000)

نظرات

نمی‌شود زندگی را سانسور کرد آقای واحدی
نمی‌شود به خاطر اهمیت بالای جبهه و جنگ و شهیدان و مبارزان_که انکار اهمیتش ناجوانمردانه است_ بخش بزرگی از تاریخ را حذف کنیم. مردمی که می‌ترسند اساسا واقعیت امروز زندگی ما هستند. نه به معنای اینکه ترس خوب است، اما ترس هست. انکار ترس باعث از بین بردنش نمی‌شود بلکه مواجهه با آن است که چنین ثمری دارد. مردم عادی اساسا از مرگ می‌ترسند و در جنگ همه نوع آدم کشته می‌شدند، چگونه کسی نترسد؟ محمود خدمت بزرگی به ایران و ادبیات کرده که واقعیت را روایت کرده است. من در تمام ۱۸ سالی که در اهواز زندگی کردم نتوانستم این شهر را به اندازه‌ای که محمود به تصویر کشیده، زنده تصور کنم.
بله جناب عقیلی نسب، می‌شود از زوایای دیگری به داستان نگاه کرد، ولی فهم بنده به این مقدار است.
شاید اگر مجددا کتاب زمین سوخته را دست بگیرم دید و نگرشم نسبت به آن تغییر یابد.
 قلم احمد محمود را نمی‌توان کم دانست و ستایش نکرد، ولی سرد بودن و براحتی از کنار وقایع مشهود آن فضا گذشتن باب طبع دل بنده نبود.
اسب

1402/09/12

مگه هر جا جنگ بود باید دنبال رشادت و جوانمردی و از خودگذشتگی بود؟