یادداشت محمدرضا سمیعی

اتحادیه ی ابلهان
        صحبت در مورد اتحادیه ابلهان با توجه به سرگذشت غریب نویسنده در هاله ای از  ندانم های بلاتکلیف خواهد بود.
این کتاب نثری بسیار غریب دارد. جنونی که پیمان خاکسار ترجمه کرده را می شود به راحتی لمس کرد.
تقریبا هر عبارتی که کاراکتر اصلی (ایگنیشس ج رایلی) بیان می کند، حال چه در قالب نوشته هایش و چه تعاملاتش با دیگران ، به گونه ای غریب اندیشیده و نگاشته شده اند و از آن غریب تر و عجیب تر فهمیده و درک می شوند.
به نظرم شیوه بیان و روایت را باید ستود و بسیار در آن غرق شد و لذت برد.
 اما در نقطه مقابل، داستانی که نویسنده نقل میکند چنگی به دل دنیای مفاهیم عمیق نمی‌زند و داستانی سطحی را بازگو میکند که نقص عضو جدی دارد و در پاسخ به سوال خب که چی؟ چه چیز برای گفتن و آموختن داری؟ هیچ جوابی به ذهن حداقل من نمی‌رساند مگر تجربه زندگی کاراکترهایی عجیب 
طنز و شیوه بیان داستان و حال و هوای کلی این کتاب طوری بود که واقعا هم میخواستم کنار بگذارمش و هم نمی‌توانستم از خواندنش دست بکشم.
یک جور اذیت شدن خوشایند که روان خواننده ام را قلقلک می داد.
      
3

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.