یادداشت یوتابم

یوتابم

1402/12/12

                دیشب دقیقا ساعت ۱۲ یعنی ۰۰:۰۰ کتاب رو تموم کردم.
این کتاب از کتاب قبلی که از آگاتا کریستی خوندم خیلی خوب و قشنگ تر بود توی قبلی مطمئن بودم دنبال کی می گردیم و قاتل کیه ولی همدستش رو تشخیص ندادم کامل و فقط یه حدس و به قول معروف تارگت سفید مایل به خاکستریم بود اما توی شرارتی زیر آفتاب سرنخ ها رو اشتباه برداشت کردم و با اینکه فقط دوتا کتاب از خانم کریستی خوندم ولی کاملاً متوجه شدم که ایشون دوست دارن پایان چه شکلی باشه و به خوانندگان کتاب سرنخ رو میگن حتی به قاتل اشاره می کنن ولی جوری نمایش می دن که انگار اصلاً اون سرنخ ها درست نیست و میگه خب تو فکر می‌کنی این قطعه از پازل کجا قرار میگیره؟ و بعد مثل همیشه اشتباه حدس می زنی چون به چیزای با اهمیت بی اهمیت و به نکته های بی اهمیت با تیزبینی بیشتر نگاه می کنی!
  من وقتی دیدم پوآرو برعکس من پازل میچینه فهمیدم ولی دنبال سرنخ می گشتم نویسنده منو به سمت افرادی برد که سفید بودن توی این بازی نه سیاه ولی هی بهم گوشزد می کرد و منو منحرف از سوالات اصلیم می کرد وقتی از افراد مهم گذر می کرد ولی من دلم می خواست از اونها بیشتر بدونم ولی اجازه نمی داد چون اونها رو بی ربط به ماجرای ما می دونستن.
ولی من در کل این کتاب رو پسندیدم و امیدوارم کتابهای خفنتری از آگاتا کریستی بخونم..
        
(0/1000)

نظرات

کتاب قبلی کدوم بود؟
2
یوتابم

1403/01/08

کتاب چرا از ایوانز نخواستند