یادداشت زهرا عباد
1403/10/2
#یادداشت_کتاب #آمریکایی این کتاب به خصوص اسم خاصش، همیشه برایم شبیه یک معما بود. بالاخره به همت گروه ریرا خواندنش را شروع کردم. ماجرای کتاب داستان زندگی یک قاضی آمریکایی است. قاضی پیتر آلتگِلد. کسی که اصالتا آلمانی است و وقتی ۳ ماهه بوده همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکند. داستان با شرح سختیهای زندگی او از دوران کودکی آغاز میشود و کمکم پیش میرود. در فصل بعدی آلتگلد قاضی شده و در فصل بعد فرماندار. اما اصل ماجرا زمانی شروع میشود که او تلاش میکند بر خلاف جریان آب شنا کند. ماجراهای کتاب مربوط به نیمه دوم قرن ۱۹ ام است. زمانی که آمریکا تقریبا همه زمینها را از چنگ بومیهای ساکن این کشور درمیآورد و مهاجرین کمکم به ساکنین این قاره تبدیل میشوند. در همین دوران، شرایط سخت زندگی کارگران، پای سوسیالیسم را به این کشور باز میکند و اتحادیهها تلاش میکنند با ورود به سیاست، حقوق پایمالشده ایشان را زنده کنند. آلتگلد که تا زمان فرمانداری عضو حزب دموکرات است، تحت تاثیر ظلمهایی که میبیند کمکم تغییر رویه میدهد و تلاش میکند برخلاف روال معمول، که دو حزب آمریکا همیشه نماینده ثروتمندان هستند، اینبار به دفاع از مظلومین برخیزد. اما تلاشهای او یکی پس از دیگری شکست میخورد تا در نهایت مخاطب متوجه شود جمله یکی از شخصیتهای کتاب چقدر واقعی است، اینکه حکومت آمریکا اُلیگارشی* است نه دموکراسی! داستان کتاب به زیبایی تلاشهای انسانهای آزاده و مستقل را در راه مبارزه با قوانین ظالمانه و حتی امپریالیسم آمریکا به نمایش میگزارد. پیشنهاد میکنم حتما داستان زندگی این قاضی را بخوانید تا بفهمید در آمریکا هم انسانهایی وجود دارند که متوجه وضع ظالمانه میشوند و تلاش میکنند از راه قانون و اصلاح وضع موجود همه چیز را درست کنند اما ... * «حکومت گروه اندک» یا oligarchie اصطلاحی است که اشارههای تحقیرآمیزی دارد؛ معنی آن این است که نهتنها حکومت در دست یک گروه کوچک است، بلکه این گروهِ حکمران کوچک و فاسد است و در برابر توده مردم مسئول نیست؛ یا از جهات دیگر مورد بیزاری همگان است
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.