یادداشت سید عرفان
1403/5/4
در زیارت عاشورا میخوانیم طلب ثاری طلب ثاریکم توضیح این دو عبارت باشد در قسمت آخر توضیحات روشنایی ظاهری دارد و باطنی ظاهراً وجود دارد. به عدد ریگ های بیابان، به اندازه اقیانوس اما باطناً به بال مگسی هم موجود نیست تاریکی محض.. سیاهی مطلق انگار کسانی این روشنایی را که در مسیر هدایت و کمال وجود داشته با سنگ شکسته اند نه یک بار نه دوبار بلکه چند بار... حال ما مانده ایم و این تاریکی و انتظار روشنایی محض و مطلق. وقتی از کربلا و عاشورا حرف می زنیم ابتدای حرفمان خروج امام حسین از مدینه است و انتهای حرفمان به غروب یازدهم محرم می رسد اما در این کتاب ابتدای سخن صدر اسلام و انتهای سخن نامعلوم است... بس که سنگ زندند به این چراغ هدایت حال جلوی پایمان هم نمیتوانیم ببینیم چرا؟؟ چون سکوت کردیم مخالفت نکردیم فریاد حق نزدیم ترسیدیم و... و حالا در همان خانه ی اول نشسته ایم. خانه ای تاریک و سوت و کور مصیبت کربلا باعث شد نسل فعلی یعنی من و امثال من از وجود امام معصوم بی بهره بمانیم هدف از تنزل این وجود با برکت هدایت و کمال بشر بود و الا چهارده نور بودند در عرش الهی اگر نزول کردند به خاطر بشر بود اما بشر سرش را به نیزه زد و حالا ما محرومیم از این خورشید تابان البته به قدرت خدای متعال... که حق دارد واجب الوجود که نکند دوباره عاشورا تکرار شود پس غیبت کن تا نیاز واقعی شکل بگیرد تا تشنگان روشنایی تلذی کنند... انشاالله طلب ثاری... طلب ثاریکم یعنی: ما خونخواه حسین هستیم ما در دادگاه عاشورا خواهان دعوا هستیم و ذی نفع چون اسلام اموی یعنی خوانده دعوا با شهادت حسین علیه السلام به بشر اجازه هدایت و کمال واقعی را نداد و حالا از نعمت وجود امام معصوم محرومیم... کتاب تویی به جای همه باز هم تقابل اسلام اموی با یادگار کربلا علی ابن حسین زین العابدین علیه السلام می باشد تقابل تاریکی و روشنایی، حق و باطل، فرزند خدا و فرزند شیطان این کتاب رو از دست ندین فقط همین ممنونم از خانم دلنواز که این کتاب رو معرفی کردند من رو مدیون خودشون کردن الحق و الانصاف
(0/1000)
محدثه دلنواز
1403/5/11
1