یادداشت محدثه سلمانی

رنج های ورتر جوان
        راستش با خوندن این کتاب نفهمیدم که چرا شاهکاره. کتاب به شدت احساساتی و پریشان حاله و شخصیت اصلی واقعا در رنج و عذابه. توی کتاب خیلی تاسف خوردم که چرا آلبرت و لوته و ورتر نمی تونن دور از اون احساسات آزار دهنده ورتر باهم دوست باشن چون واقعا هر سه نفر آدمای مناسبی برای دوستی و محبت بودن. دوتا چیز توی کتاب برام تکان دهنده بود... یکی ماجرای دیوونه ای که قبلا عاشق لوته بوده و ورتر انگار عاقبت خودش رو توی حال اون مرد می بینه و یکی اون مرد جوونی که مثل ورتر عاشق یک زن بوده و بعدا دستگیر میشه و اینا در نهایت ورتر رو به خودکشی می کشونن. 
      
1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.