یادداشت حسام
ابتهاج در پیر پرنیاناندیش گفتهاست که «عیوضی» در این کتاب اصرار کودکانهای دارد که بگوید کار خودش از همه بهتره! «ارزش نداره آدم بگیره کتاب بنویسه و بگه کار من بهتره!» بعد هم گفته: «لاقل ما باید به دیگران این توجه رو بدیم که بابا حرف ما و دیگری نیست، همۀ ما میخوایم که این دیوان عزیز تا اونجا که ممکنه به خیال ما به گفتۀ حافظ نزدیکتر باشه» روح هر دو استاد شاد! من نمیدانم چطور استادی که در همین اولین بیت این کتاب ضبطِ تصحیح خود را رد میکند و میگوید اشتباه کرده و حال به نظرش ضبط درست چیز دیگری است «اصرار کودکانه به درستی ضبطهای خود» دارد و چطور وقتی که خود در مقدمۀ کتابش اول از همه تلاشهای دیگر مصححین را ارج مینهد و امیدوار است با این یادداشتها «گردی به خاطر عزیزشان ننشیند» (ص 40) و تاکید میکند تنها هدفش «رسیدن به نزدیکترین صورت اصلی اشعار حافظ است» متهم به «خودبینی» و «مطرح کردن خود است». همینقدر میدانم که این کتاب یکی از جدیترین کتابهای این حوزه است. عیوضی ضبطهای خود را با مصححین معروفتر مقایسه کرده و هر جا که لازم بوده دلایل برتری یک ضبط را گفته. بعضی یادداشتهای در عین کوتاه بودن آنقدر دقیق و نکتهسنجانه و علمی است که در یک جمله قانعتان میکند! کتاب هیچ چیز اضافهای ندارد! بوده که بارها نقدهایی که به این کتاب شده را بخوانم و برگردم و ببینم استاد در همان دو خط جواب همه را داده! عیوضی تمام عمرش کار علمی کرد. نه قیل و قالی داشت و نه جار و جنجالی. حافظش هم ناشناختهتر باقی ماند. روحش شاد...
9
(0/1000)
رضا یحیی پور
1401/06/10
0