یادداشت پیمان قیصری

                «بانوی میزبان» یا در ترجمه‌ای دیگه «خانم صاحبخانه» یکی از اولین داستان‌های داستایوفسکی هست. پسر جوانی که گذشته‌ای در غم و تنهایی داشته و در کنج عزلت به کتاب خواندن و علم آموزی مشغوله که به دلایلی مجبور به عوض کردم خانه‌ی اجاره‌ای خودش میشه و در تکاپوی پیدا کردم خانه به کلیسایی می‌ره و اونجا پیرمرد و دختری رو میبینه که دختر به شدت پریشان و گریانه. با نگاه اول عاشق دختر میشه و دنبالشون میره و تقاضای اتاقی برای اجاره می‌کنه و .... سنگ بنای داستان رابطه‌ی این پسر جوان و دختر و جوان و پیرمرد هست که گهگاهی بین واقعیت و کابوس در رفت و آمده و یه جاهایی هم قصد نویسنده به حدس شما بستگی داره...ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.