یادداشت میم صالحی فر

 مثل نهنگ نفس تازه می کنم
        مثل نهنگ کتابی است که خیلی ها از ان لب به تعریف گشوده بودند که حرف‌های دلشان را زده و مگوهایشان را به نحو خوبی به زبان اورده.کتابی که با خواندنش احساس کرده اند که دردهایی مشترک در دنیا وجود دارند و دیگرانی مشابه ان ها هستند که می فهمنشان، که زندگی برای همه بازی‌هایی تا حدی مشابه دارد که باید ساختار و قوانینش را یاد گرفت و در ان‌ها پیروز شد.

این حس فهمیده شدن و شنیده شدن من را خیلی آرام می کند. ارامشی برایم فراهم می اورد که نتیجه‌اش درک درست تر و بهتری از شرایط و ناملایمات مشابه است.

ضمن انکه برخی راهکارهای روان شناسانه و مشاورگونه هم به نرمی و ظرافت، گاهی مستقیم و در سر کلاس درس،و گاهی غیر مستقیم و از زبان بی‌بی پرتجربه و یوما دوست داشتنی در داستان گنجانده شده اند. انگونه که ازشنیدن و نحوه کاربردشان هم لذت خواهید برد، تایید و تحسینشان خواهید کرد.

بیت های نغز و شیرینی که در جای جای کتاب بود، انقدر دهانم را شیرین می کرد و به جانم می چسبید که دوست دارم همه را از بر شوم.

بیت هایی مثل:

هم در به دری دارد و هم خانه خرابی/ عشق است و مزین به هنرهای زیادی

یا

حسن خلقی زخدا می طلبم خوی تو را/ که دگر خاطر ما از تو پریشان

انقدر قسمت های مختلف این کتاب را رنگی کرده ام که قبل از این سابقه نداشته، و این کتاب اولین کتابی است که دوست دارم دوباره و دوباره بخوانمش و با مستوره و امیریل، در خوشی ها و ناخوشی ها، دست و پا زدن ها برای سرو سامان دادن به خودشان، به زندگی و اینده شان همراه شوم. با ان ها به خشم بیایم،گریه کنم، ارام شوم، زخم زبان ببینم، سکوت کنم، یاد بگیرم، یاد بدهم، همدردی کنم، نفس کم بیاورم و ....
      
77

10

(0/1000)

نظرات

منم دوست دارم دوباره بخونمش

0

منم که قبلا نظرم رو گفتم (ولی دوباره میگم😅) : 
بیشتر مورد پسند آقایان است، دقیقا مصداق "زنِ خوبِ فرمانبرِ پارسا"!!!
جناب سعدی حتما از خانم امیرزاده بابت چنین کتابی تشکر خواهد کرد😁
1

0

این ریویو رو خیلی وقت پیش نوشتم
 قفسه در حال خواندن‌ام در حال ترکیدن است دارم می‌تکانمش.

ولی در کل من به جامعه‌ی مردان هم انچنان امیدی  ندارم. 

1

ممنونم از بیان نظرتون

1