یادداشت ملیکا خوشنژاد
1402/3/31
منون جز اون دسته از محاورات افلاطون هست که تازه افلاطون دارد نظریه مثالش رو مطرح کند و تا این جایی که من افلاطون خوندم به نظرم جز محاورات خوب افلاطون هست. تقریبا در نهایت سقراط و منون به نتیجه می رسند، بر خلاف محاورات اولیه که نتیجه ای ندارند و بر روی " نمی دانم " سقراط تاکید میشود. درباره ی این نظر افلاطون هست که ما چیزها را یاد نمی گیریم بلکه به یاد می آوریم که البته این خیلی برداشت عامی از این نظر می تواند باشد و در واقع سقراط هم نشون میدهد که با روش دیالکتیک و پرسش و پاسخ و جست و جو، یادگیری آدم امکان پذیر است و نمی شود صرفا دست روی دست بگذارد تا دانشی را که از زندگی گذشته اش داشته به یاد بیاورد و باید مدام در جست و جوی پاسخ سوال هایش باشد. در انتهای محاوره درباره ی امکان فراگیری فضیلت ها صحبت می کنند، منون معتقد است فضیلت آموختنی است ولی سقراط می گوید اگر آموختنی بود باید آموزگاری وجود داشت که توانایی آموزشش را داشته باشد و چون چنین آموزگاری وجود ندارد پس حتما قابل آموزش نیست و اینکه کسی صاحب فضیلت است امری الهی است.
20
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.