یادداشت ماه آفرید

چلنجر دیپ؛ عمیق ترین نقطه ی دنیا
        در روند خوندن این کتاب حس میکردم مغزم کیک کشمشی منفجر شده توی ماکروویو هست که تیکه های کشمشش به سقف چسبیده و وای تو حواست نبود که میتونی قبل از انفجار ماکروویو رو از پریز برق بکشی  سفر من این بار در جهان های متفاوت نبود سفر من با این کتاب به ذهن افسار گسیخته یه انسان بود و شاید عجیب باشه ولی من گاهی وقتا حس میکردم صدای کیدن رو توی سرم میشنوم. در ابتدا حس می‌کنی کشتی و دنیایی واقعی دو پدیده جدا هستند اما هرچی که داستان می‌ره جلو تر این مرز باریک و باریک تر میشه تا وقتیکه مثل یه موی نازک پاره بشه و تصورات و جهان واقعی در هم آمیخته بشوند .شاید تا چند وقت مغزم رو احساس نمی‌کردم ولی باید بگم خوندن این کتاب برای من شگفت انگیز بود و عاشقش شدم .این کتاب باعث شد که بیماری های روانی زیادی رو بشناسم و درکشون کنم باعث شد که بفهمم بیماری های ذهنی هم مثل بیماری های جسمانی هستند و گاهی بد تر و ما باید این بیماری ها رو درک کنیم و وجودشون رو بپذیریم  گاهی دست و پامون می‌شکنه و گاهی مغزمون .باید پذیرفته بشوند و درک کنیم که کسایی که این بیماری ها رو دارند از کره مریخ نیومدند اون ها هم یکی هستند مثل ما .و حتی توی این کتاب در مورد دارو های این بیماری ها هم چیز های جالبی فهمیدم .این کتاب تجربه جدید و جالبی بود 
      
29

2

(0/1000)

نظرات

عطرین

1403/6/2

دقیقا همینطور بود
 واقعا خیلی خوب بیان کردید

1