یادداشت hatsumi

hatsumi

1402/03/04

                حوادث عجیب و غریب ،سورئال ،اروتیک بودن،مایه های ترسناک و horror رمان اون رو تبدیل به یه کتاب خوب میکنه ،که با توجه به حجم کمش برای خوندن توی یه نشست خوب بود،یکم من رو یاد کتاب آدم خواران می انداخت ،جوری که حوادث تند تند و پشت سرهم رخ می دادن و سیر داستان به سمت زوال و نابودی پیش می رفت.چیزی که من خیلی دوست نداشتم اون تاکید روی میل جنسی خواهر ها و رفتارهای غیر معمولشون بود ،کتاب سعی داشته یک نگاه روانی هم به داستان وارد کنه و اون عقده ادیپ و نگاه فرویدی به داستان بود،داستان های زیادی با مضمون پدرکشی نوشته شده،و کسی که عقده ادیپ داره باید یک سری گرایشات جنسی به مادر داشته باشه اما راوی به عنوان قهرمانی شناخته شده که از هر نوع میل جنسی به دور هست و فقط شاهدی هست بر کشش های جنسی بقیه ،از این نظر که شاهد کشش جنسی زیاد پدرش و اختگی خودش هست و لزومی که این صفت اختگی رو پشت سر بذاره قابل تطبیق هست ولی به نظر من خیلی عمیق نتونسته بود روی این موضوع کار کنه  راوی بارها توسط پدرش تحقیر شده و همون اول داستان میگه از اینکه سایه شوم پدرش رو پشت سر خودش حس می کرده و مجبور بوده کفش هاش رو جفت کنه احساس تحقیر شدن میکرده وگاهی داستان و  راوی به تو این احساس رو میده که همه حوادث یک خواب بوده،اول داستان از جایی شروع میشه که راوی گذشته خودش  و زجرها و ناله های خودش رو به یاد میاره درحالی که در یک گنبد با سروصدای سگ های پدرش زندانی هست و آخر داستان هم به همین شکل تموم میشه با صدای سگ ها ،راوی و گنبد و گورستان،همون اول داستان میفهمیم که راوی پدرش رو کشته و باهاش همراه میشیم که بفهمیم چرا و چگونه ،از این نظر هم منو یاد جنایت و مکافات می ندازه که همون اول میفهمی که جنایتی رخ داده و قاتل هم مشخصه و تو بجای اینکه بخوای بدونی چه کسی انجامش داده میخوای بفهمی چرا انجامش داده و حفظ کشش داستان سخته توی اینجور داستان ها اما نویسنده تونسته خوب از پسش بربیاد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.