یادداشت رعنا حشمتی
1400/11/7
سایه سنگین خانم الف از بهترین کتابهایی بود که به تازگی خوندم. لطیف، آهسته و غمگین. نکتههایی ریز از روابط آدمها با هم، از زندگی و مرگ. موشکافانه زندگی یک خانواده سه نفره رو روایت میکنه. خانوادهای که ستونش خانم بابته، خدمتکارشون. کسی که ازشون مراقبت میکنه، در کارهای خونه کمکشون میکنه، و چشمیه که زندگیشون رو سر پا نگه میداره. همونطور که خود راوی (که اسمش رو نمیدونیم) میگه: «هر عشقی، در درازمدت، نیازمند کسی است که ببیندش و تصدیقش کند و بر آن صحه بگذارد، اگر نه ممکن است اصلا عشق نباشد. بدون نگاه او ما در خطر بودیم.» در قلبم جای گرفت.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.