یادداشت نــادری
1402/11/2
در سرزمین مردمانِ نجیب؛ از همین اسمش پیداست که تلاش دارد در مورد پیوند عاطفی که با مخاطب ایرانی برقرار کرده صحبت به میان آوَرد و با همین اسمش شما را دعوت به دیدن زیباییها و شگفتیهای دیار و سرزمینی میکند که اگر چه اظهرُ مِنَ الشمس است ولی شاید به هزار و یکدلیل از نگاه من و توی اهل این دیار دور مانده باشد. اصلا گاهی باید به خودت و داشتههایت از زاویهای متفاوتتر از آنچه که تا الان بوده نگاه کنی تا ارزش و اعتبارش برایت روشنتر شود. این کتاب روایتِ سفر موزیسین، کوهنورد، موتورسوار و نویسنده معروف اهل کرواسیست که با دوستش و البته با موتور و به قول خودش با پلنگِ سیاه به ایرانگردی آمده؛ سفری تقریبا یکماهه که با شرح تمام جزئیات و زیباییها، مخاطب را با خودش همراه میکند. به نظرم آقای روپچیچ نویسندهایست که استادِ شرح جزئیات است چون از اتفاقات ساده شرحی به یاد ماندنی ارائه میکند و این در سراسر کتاب مشهود است. اینکه آدم بتواند کشور و مردم و فرهنگ و آدابورسومَش را از زاویه نگاه یک غریبه ببیند بسیار اتفاق شیرین و متفاوتیست، مخصوصا که آن غریبه با هنر بیگانه نباشد و نگاه عمیقی به ویژگیهای فرهنگی یک ملت داشته باشد. و به نظرم بهخاطر همین نوعِ نگاه است که زیباییهای بخشی از آدابورسومی که نویسنده در اثنای سفرش با آنها مواجه شده و در کتاب آورده، از جمله مراسم محرم چه بسا که درک درستی هم از این مراسم و چراییاش ندارد ولی به زیبایی و با احترام توصیفش میکند. و باز بهخاطر همین نوع نگاه است که حتی بعضی از فرهنگِ بعضاً نادرستِ ما (مثل تعارفی بودن و تعارف کردن) که صرفا مختصِ ما ایرانیهاست و قطعا درکش برای یک غریبه سخت و حتی شاید مضحک هم باشد، از نگاه این مهمان، نشان از مهربانیِ و مهماننوازیِ مردم ماست و آن را به شکل بامزهای شرح میدهد و سعی میکند خودش را با آن هماهنگ کند. خلاصه که اگر میخواهید زیبایی و مهربانی بخوانید و از اینکه در این کشور زندگی میکنید افتخار کنید حتما این کتاب را بخوانید. و البته از ترجمه خوبش هم نباید گذشت که به نظرم بخش مهمی از جذابیتِ کتاب مدیونِ ترجمه روان و خوشخوانش است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.