یادداشت پیمان قیصری

                داستان مردی که به همراه همسرش و دوستش به دیدن یک تمساح میره و اونجا توسط تمساح بلعیده میشه ولی زنده میمونه و شروع میکنه به دادن تز های سیاسی فرهنگی از داخل شکم تمساح و از طرفی ما رفتارهای دوست و همسرش رو هم در داستان میبینیم که چه میکنند. خب بنده از داستان ها و روایات با حرف های گل درشت خیلی خوشم نمیاد و این داستان پر از عبارات و کنایه های گل درشت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی اندکی فلسفی هست. طنز بدی نداره ولی شبیه داستان های سرسری نوشته شده هست ولی خب در انتها نوشته ی جناب داستایوفسکی هست و باید خوند. به نظرم یه ترجمه ی دیگه در یک مجموعه داستان از این روایت دیده بودم ولی متاسفانه اسم اون کتاب یادم نیست. ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.