یادداشت Mahsa bgbn

Mahsa bgbn

1402/05/27

                کتاب بیست و یکم
۲۷مرداد ۴۰۲
‌
فک کنم اخیرا هر کی این کتابو میخونه به‌خاطر استوری‌های وسوسه‌برانگیز حدیثه. یه کتاب کوتاه از آملی نوتومب (تا حالا اسمشو نشنیده بودم و طبیعتا کتابی هم ازش نخونده بودم) که از فیدی‌پلاس خوندمش. وسط فضای سلطنتی دیزه نیاز داشتم یه کتاب کوتاه بخونم.
یه داستان دیالوگ‌محور با یه سری اتفاقات مریض و دیوانه‌کننده. یه مردی به خاطر تاخیر پروازش، تو فرودگاه نشسته که ناگهان یه مرد دیگه میاد میشینه کنارش و ور و ور باهاش حرف میزنه. مرد اول هر چقدر اعلام نارضایتی میکنه از هم‌صحبتی اجباری باهاش اما مرد دوم از رو نمیره و مجبورش میکنه به حرفاش گوش بده. (نمیدونم چرا مرد اول نرفت زود به پلیس خبر بده! داستان خیلی زود تموم میشد و لازم نمیشد این همه با اعصاب ما بازی کنه) مرد دوم بهش میگه من یه قاتلم. و با اینکه هی سعی داره جزئیات قتل رو تعریف کنه مرد اول خودشو به هر دری میزنه تا جلوشو بگیره. صندلی‌شو عوض میکنه، مرد دنبالش میاد. گوشاشو می‌گیره اما مرد همچنان صحبت میکنه، بعد چنددقیقه عضلاتش درد می‌گیره گوشاشو ول میکنه... خلاصه مجبور میشه تا انتها داستان مرد رو بشنوه. برید بخونید ببینید تا انتها چه اتفاقات برگ‌ریزونی میفته و این شکنجه چجوری تموم میشه.. 
        
(0/1000)

نظرات

حتی منم می‌خواستم برم سراغِ این کتابا به همون علت مطروحه، همدم مترو خواهد شد برام!
فقط موندم از کدوم شروع کنم.
1
Mahsa bgbn

1402/05/27

از همین شروع کنید 
سارا عرب

1402/05/27

تا عکس و عنوان کتاب و دیدم گفتم ااا یکی از دنبال‌کننده‌های حدیث😄😄
1
Mahsa bgbn

1402/05/27

😂😎 
خب حالا یکی اینو خونده که فالوور حدیث نیس. از اینکه تو بهش گفتی خونده🤭
این چی بود مهسا؟😅 خیلی مریض بود
3
Mahsa bgbn

1402/06/05

بابا منم دارم برا خودم اینفلوئنسری میشم🤣 یکم تبلیغاتی هم کار کنم دیگه اصن اوووف💀😂 حالا خوشت اومد؟ من این سبک واقعا می‌پسندمممم. کوتاه و فراموش‌نشدنی. سر دیالوگ اینا من کم مونده بود گوشیو بکوبم دیوار🫠🤣 
خوبیش اینه که کوتاهه
تموم میشه زود خیلی حرصت نمیده
ولی اون اتاق ورونیکارو بیشتر پسندیدم 
Mahsa bgbn

1402/06/06

منم اونو بیشتر دوس داشتم.