یادداشت نیکتا خرامان

کتاب کوچک آغوش
        در کافه نشسته بودیم و تو بهم این کتاب زیبا را هدیه دادی. 
فکر کنم برای روزهای نبودنت به یادگار گذاشتی تا ورق بزنم و بیشتر دلم تنگ شود. تا اشک‌هایم آغوش‌های نقاشی‌شده را لمس کند تا شاید کمی آرام بگیرد‌. 
کاش بودی تا دوباره باهم نگاه‌شان می‌کردیم و از این همه زیبایی ذوق می‌کردیم، باهم.
      
2

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.