یادداشت محسن خیابانی

                «سال‌های سگی» اولین رمانی بود که از «ماریو بارگاس یوسا» خواندم و از همان زمان، هم خود اثر و هم نام نویسنده‌اش، در دل و جان خانه کردند، هر دو را دیوانه کردند! بخشی از جذابیت «سال‌های سگی» برای من به این بازمی‌گردد که تا حد زیادی خاطره‌های خدمت سربازیم را زنده می‌کند. همان جنگلی که به هر حال قانون خودش را داشت! همچنین «سال‌های سگی» آثار «ارنست همینگوی» را به یادم می‌آورد: داستانی جذاب روایت می‌شود بدون آن‌که شخصیت‌ها یا نویسنده‌ی محترم دائماً کلمات قصار و فلسفی مزخرف و به‌درد نخور را به‌خورد مخاطب بخت برگشته بدهند! در عوض نویسنده اگر حرفی داشته باشد، با روایت و شخصیت‌ها به خواننده القاء می‌کند.
«سال‌های سگی» از آن رمان‌هایی است که احتمالاً مردان بیشتر می‌پسندند چون اغلب شخصیت‌هایش مذکر هستند و خشونت کلامی و روایت بی‌تعارفش از برخی مسائل، برای مردان غرابت کمتری دارد.
        
(0/1000)

نظرات

احتمالا خانم‌ها اصلا نپسندند!
2
این خانم‌هایی که فیلم‌های «ارّه» رو می‌بینند، شاید بپسندند! 😁 
بله شاید 🙃 
با اینکه تجربه سربازی ندارم فعلا، ولی تا بحال بهترین توصیف از سربازی این جمله شما بود:
"همان جنگلی که بالاخره قانون خودش را داشت" 🤝😂
1
😁🙏