خواندنی، پراحساس، پرتصویر، آموزنده

کتاب در حلقه اول یا دوم جمع خوانی #مبنا خوانده شده‌بود یعنی همان حلقه‌هایی که من در آن نبودم. جسته‌گریخته از کتاب شنیده بودم. وقتی برای خرید کتاب بچه‌ها به دهکده بازی و اندیشه رفتیم، چشمم به کتاب افتاد. دوست داشتم بخرم اما فرم اولیه کتاب خوب برش نخورده بود. دو دل بودم بگیرم یا نه. از خانم کتابفروش نسخه دیگری را مطالبه کردم؛ در سیستم‌اش جستجو کرد و بعد سربلند کرد و گفت: متاسفم! همین یکی مانده!
در لحظه فکر کردم داشتن یک کتاب موردعلاقه علیرغم برش نامرغوب اولی به نداشتن‌اش است. کتاب را خریدم و در قفسه «باید خوانده شودها» گذاشتم. کتاب ماند تا دوره پیشرفته نویسندگی شروع شد. استادیارم از کتابهای خوانده و در حال مطالعه‌ام پرسید. من هم عکس قفسه «باید خوانده شودها»یم را فرستادم. پاسخ‌اش سریع و صریح بود:«ویولن زن، طعم گس و مارکوپولو را زودتر بخوان!»

ویولون زن در برنامه مطالعاتی‌ام قرار گرفت. خواندنی، زیبا، گیرا، پراحساس و مشحون از تصویر بود. از دستم جدا نمی‌شد. البته قطعی اینترنت بابت کنکور هم مزید بر علت شد تا در سه روز بخوانمش.