بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محمد

محمد

1401/12/09

                شیرین بود. نکته خاصی ندارم اما اینکه بعضی مواقع از کلمات قلبمه و سلمبه استفاده می کند یک جوریم میشه البته شاید باهاش عجین شده است.

یک جورایی یک سفر تحلیلی است؛ یک چیزی می بیند و اباطیلی را درباره آن می گوید. با یک گروه فیلم ساز همسفر است که اصولا حرف خاصی از آن ها مطرح نمی شود مگر اینکه یک بار پرستویی در دانشگاه نکته ای را بیان می کند.

تعریف راوی از توریست را پسندیدم و واقعا حس من هم همین است منتها به نظر  راه فراری از آن نیست. من هم تماشا جوامع جدید و سازوکارهای آن را می پسندم ولی سفر توریستی رفتن با اون تعریف فقط خستگی مضاعف است، واقعا شما سفر می روید روحیه و انرژی می گیرید؟ آدم خسته تر میشه.

شبیه شدن ملت ها به یکدیگر واقعا ترسناک است اینکه شما آقا پسر و دختر خانم ایرانی هیچ تفاوتی با نمونه غربی و شرقی آن نداشته باشید دلهره آور است؛ من زمان شلوغی های امسال به همین فکر می کردم دقیقا به چی میگیم ایرانی؟ به کجا میگیم ایران؟ یک فرد ایرانی چه فرقی با ژاپنی، ایتالیایی، چینی، آمریکایی، انگلیسی و ... دارد؟ قبلا برای ایران و ایرانی ویژگی هایی را برمی شمردیم اعم از اینکه ظاهری باشد یا باطنی(بیان نمونه ها اعصابم را بهم می ریزد) ولی امروزه ... خلاصه هضم شدن «من» و «ما»ی ایرانی با دیگران را نمی پسندم.

دوست داشتم من هم آسیای شرقی را ببینم منتها با توجه به معذوریت های غذایی که نوشته است میلم را از دست دادم البته این که پول ندارم هم دخیل است :))))

سرکوب ژاپنی ها از هر حیث اگر صحت داشته باشد هم که سریع ازش گذشت خطرناک است، آتش زیر خاکستر است. بالاخره با آن پیشینه ممکن است یک بلایی سرخودشان یا آمریکایی ها بیاورند :||| یک جورایی شبیه اتفاقات اروپا ...

بگذریم، عکس هایی از سفر هم در کتاب وجود دارد که سیاه و سفید و بسیار زشت است کاش این چند صفحه را رنگی می گرفتند. خوب شد نکته ای نبود و این همه حرف مفت نوشتم...
        
(0/1000)

نظرات

اباطیل :جمع باطل
 ببخشید یه سوال واقعا ، حرف های نویسنده به نظرتان باطل بود و چهار ستاره دادید؟!