یادداشت کیارش وفایی

                «مرگ و پنگوئن» به قلم «آندری کورکف» را می‌توان اثری قابل توجه خواند. اثری که در آن عناصری چون شخصیت‌پردازی، فضاسازی، سیر و تحول اتفاق‌ها به خوبی رعایت شده‌اند.
البته در این درام نیز می‌توان امتیازهایی چون استفاده بهینه از موقعیت جغرافیایی، مکانی نیز اختصاص داد. 
حال در این راستا جهان‌بینی نویسنده و تزریق آن به رفتار و ذهن شخصیت‌های اثر نیز از دیگر کارکردهای مشخص است. البته این نکته را باید یادآور شد هویت «پنگوئن» بعنوان یکی از عناصر محرک در درام بسیار کارآیی خوبی دارد که حتی نظر شخصیت‌های فرعی را به خودش جلب می‌کند.

جایگاه مخاطب بین عنوان «شاهد» یا «قاضی» نوسان دارد که این روش هم از زیرکی‌های نویسنده به شمار می‌آید.
 
شاید بتوان گفت: «مرگ و پنگوئن» فارغ از ارزش ادبی، قابلیت آن را دارد که به فیلم سینمایی بدل شود تا مخاطبان هنر هفتم را سر ذوق آورد.

در پایان خوانش این اثر با خود گفتم: «چه حیف که ویکتور، روحش را در جایی که دوستش جا گذاشت و جسمش را به جایی برد که شاید هرگز زندگی‌اش را عوض نکند»
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.