یادداشت 𝒻𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒵𝒶𝒽𝓇𝒶

                من از خواندن کتاب لذت بردم کتاب قشنگی بود اگر به کتاب های ماجراجویی علاقه دارید حتما بخوانید.
هیچ چیز نمی‌تواند«پیتر» و «پکس» رااز هم جدا کند. هیچ چیز. حتی جنگ!

از وقتی که پیتر، پکس را که توله‌روباهِ کوچکی بود نجات داد، آنها جدایی‌ناپذیر بودند. اما یک روز، اتفاقی باورنکردنی می‌افتد: پدر پیتر در ارتش ثبت نام می‌کند و او را وامی‌دارد روباه را به جنگل برگرداند. پیتر در خانه‌ی پدربزرگش که سیصد مایل با خانه فاصله دارد، متوجه می‌شود که نباید اینجا باشد. باید برگردد پیش پکس. با وجود آنکه جنگ در حال نزدیک شدن است، پیتر راه می‌افتد تا روباهش را پیدا کند. پکس، با تمام وجودش منتظر صاحبش است. اما در همین حال، ماجراجویی‌های خودش را هم آغاز می کند...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.