یادداشت محمد رئوف سیبویه

                رمان میرا من را بیشتر به فضای فیلم های گاسپار نوئه برد!
سیاه ، اروتیک ، خشن و حال بد کن!
فضای رمان در شهریست که مردم آن در خانه هایی با دیوارهای شیشه ای زندگی میکنند(شاید بتوان گفت تمثیلی از زندگی های امروز ماست که با پیشرفت تکنولوژی خودمان با دیگران به اشتراک میگذاریم و این آینده نگری و پیش بینی نویسنده میتواند باشد)
همه افراد جامعه باید عقاید یکسانی داشته باشند، همه باید بطور دستوری شاد باشند و اگر کسی غمگین بود و لبخند بر لب نداشت(هرچند مصنوعی!) بیمار است و محکوم به بخیه شدن ماسکی همراه با لبخند دائمی روی صورت!
در شهر داستان "میرا" نویسندگی،عشق،رقابت،فردیت جرم است و هرکس پیر شود و استفاده ای برای جامعه نداشته باشد،کشته میشود!
به نظرم داستان نقدی است بر کمونیست و شعارهای برابری دستوری آن!
نسخه ای که خواندم چاپ اول (سال ۵۴) بود،با اینکه ترجمه لیلی گلستان عالیست ولی داستان کمی سخت خوان رمز آلود و گنگ است و قطعا نسخه های سانسور شده جدید الچاپ(اگر وجود داشته باشد) کار را برای خواننده بسیار سخت خواهد کرد!
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.