یادداشت ابراهیم خالیدی

                کتابی از اورول یا نویسنده قلعه حیوانات و 1984 که به نظرم خیلی کمتر خونده و دیده میشه. البته ظاهرا چیزی در بر نداره اما وقتی به طور کلی نگاهش میکنی به شدت از این دنیای طبقاتی منزجر میشی. دنیای که هر یک به شکلی درگیرشیم و حتی خیلیها به شکلی تجربش کردن.  خودم که تقریبا تمام داستان رو کم و بیش لمس کردم بیشتر تجدید خاطرات بود و احتمالش میره آینده ام باشه. من همیشه این فکرا تو سرم میگذره که کسانی پولدارن یا سعی میکنن پولدار شن یا مثل اونا جلوه کنن چطور میتونن به راحتی غذا بخورن، بپوشن، روپر قو بخوابن، سفرهای آن‌چنانی برن، فانتزی‌هاشون رو زندگی کنن و هزارتا ادا اتوار دیگه دربیارن یا داشته باشن و بدون احساس مسئولیت از کنار فقر بگذرند؟ گرچه بعضی ها حتی بهش فکر هم نمیکنند. همین ها شامل خودمم میشه... 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.