یادداشت زینب باقری

                کتاب را زمانی شروع کردم که از خانه دور بودم و توشه‌ای همراه نداشتم. عکس کتاب در پوشه‌ی اسکرین‌شات‌هایم خودنمایی می‌کرد و کتاب‌فروشی‌ای در نزدیکی. 
داستان از یک رویداد سیاسی یاد می‌کند. چندین راوی دارد و نویسنده مدام با راوی‌ها بازی می‌کند اما این‌ بازی ماهرانه از آب درنمی‌آید، می‌خوانی و می‌خوانی و یک‌هو متوجه می‌شوی داری میان کلمات راوی بعدی راه می‌روی. طول کشید تا با سبک نویسنده ارتباط بگیرم. تا اواسط کتاب و شاید هم بعدتر.
        
(0/1000)

نظرات

اینکه ناگهان خود را در میان کلمات راوی دیگری احساس می‌کنید به پیچیدگی اثر برمی‌گردد نه نابلدی نویسنده.