یادداشت آتنا ثنائی فرد
خب... در مورد این کتاب واقعاً چی بگم؟ به قدری طولانی بود که احساس میکنم یک رمان واحد نخوندم، بلکه دستکم چهارتا رمان خوندهم که امتیاز و نظرم نسبت به هرکدومشون کاملاً متفاوته... شاید بشه گفت حتی تا صفحهی ۶۰۰ احساس میکردم احتمالاً ارزشش رو نداشت که این همه وقت برای خوندنش بذارم؛ اما از صفحهی ۶۰۰ به بعد... همهچیز تغییر کرد. کل داستان به نوعی معنای دیگهای پیدا کرد. و حتی من رو به گریه انداخت! اما تا قبل از صفحهی ۶۰۰، سایهی باد برای من یک رمان پرکشش ولی معمولی بود که نویسندهش تمام تلاشش رو میکرد تا داستانش رو برای خوانندههاش جذاب نگه داره. و خیلی جاها روابط علتومعلولی با هم جفتوجور نمیشدن و غیرمنطقی به نظر میرسیدن (البته بهنظرم هنوز هم این ایراد بهش وارده.) یه جاهایی حوصلهم رو سر بُرد... یه جاهایی حس میکردم داستان داره زیادی کش پیدا میکنه. یه جاهایی حس میکردم که نویسنده داره با تعلیقهای دروغین فریبم میده. اما در نهایت، پایان داستان همهچیز رو تغییر داد و الان احساس میکنم کاملاً ارزشش رو داشت که تا آخرین صفحه به خوندنش ادامه بدم و معماهای داستان یکییکی برام حل بشن :) تسلط نویسنده به شخصیتپردازی و بهخصوص دیالوگنویسی انکارناپذیره و ترجمه هم بهشدت عالی بود. در مورد این کتاب خیلی حرفها میشه زد. نقاط قوت و ضعف زیادی داشت. اما در کل میشه گفت... تجربهی خیلی جالبی بود. خیلی وقت بود کتابی به این طولانیای نخونده بودم. و از خوندنش در کل خوشحالم.
34
(0/1000)
نظرات
اگر یکی از باشگاهها این مجموعه رو انتخاب میکردن خیلی خوب میشد. من دوست دارم همخوانی بشه و همزمان نظرات بقیه رو هم درموردش دنبال کنم. خداروشکر که پایانش درست بوده.
4
1
کاملاً موافقم... از اون دست کتابهاییه که دوست داری در موردش با بقیه صحبت کنی و احساساتت رو به اشتراک بذاری.
1
چقدر خوب، اگر میشد برای تابستون مدنظر داشته باشید خیلی خوب میشد. پس فعلا نمیخونمش و صبر میکنم، تشکر 🌹 @zahra_rsd
1
زهرا رستاد
1402/12/28
1