یادداشت فاطمه سلیمانی ازندریانی

هادی
        در معرفی کتاب #هادی اثر آقای #محمدرضا_هوری شنیده بودم که کتاب درباره‌ی امام هادی(ع) نوشته شده. اسم کتاب و طرح جلد هم که واضحه. 
اما بعد از خوندن کتاب متوجه شدم که اینطور نیست. کتاب درباره‌ی #امام_هادی(ع) نیست. تا حدودی درباره‌ی زمانه‌ی حضرت بود و بیشتر درباره‌ی متوکل و منتصر ولیعهد خلیفه. 
و چرا که نه؟ البته قطعاً محوریت ماجرا وجود مبارک امامه ولی حضور امام در کتاب کمرنگه. شاید برخی از منتقدین ایراد بگیرن به نویسنده به خاطر حضور کم‌رنگ امام، ولی به نظر من نویسنده به درستی خط قرمزها رو رعایت کرده و فقط هر روایت صحیحی که از امام شنیده بود رو وارد داستان کرده و از خودش داستان نساخته. و با هوشمندی داستان رو از زاویه‌ای خاص روایت کرده.
متأسفانه خیلی از کتاب‌های مشابه یه ماجرای عاشقانه هم به کتاب اضافه می‌کنن تا مثلاً کتاب جذاب بشه. اینجا هم یک ماجرای عاشقانه داشتیم اما یک ماجرای #عاشقانه درست در راستای پیرنگ داستان.
اما مهم‌ترین نکته‌ی کتاب برجسته کردن ولایت #امیرالمؤمینین(ع) بود. هم شروع کتاب خوب بود، هم #تعلیق‌ها و #گره‌افکنی‌ها و هم پایان کتاب.
#تخیل و واقعیت هم، چنان به هم گره خورده که هیچ‌کدوم از دل داستان بیرون نزده. 
اما چند تا ایراد کوچیک هم داشت. مثلاً من اسم کتاب رو اصلاً دوست نداشتم. بعضی تحول‌ها خیلی سریع شکل گرفت. منطقش کم بود. یک جاهایی ایراد زبانی داشت.  خیلی کم در حد چند جمله. فاصله زمانی بعضی از اتفاق‌ها هم کامل مشخص نیست. با توجه به زاویه دید یک جاهایی هم می‌شد حضور امام رو پررنگ‌تر نشون داد. و... 
در کل بعد از مدت‌ها از خوندن یک #داستا_تاریخی خوشحالم. چون نویسنده تا حد قابل قبولی موفق عمل کرده.
      
10

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.