یادداشت زهرا دشتی
در زمستان ۱۴۰۰ محمدرضا معلمی ۲۵ ساله اولین (و در زمان نوشتن این سطور، تنها) مجموعه شعر خود را با عنوان ۱۳۷۵ منتشر کرد. این مجموعه شامل ۲۷ غزل و ۳۷ رباعی است. کتاب را با اشعار عاشقانه شروع میکنیم و کم کم، به اشعار آیینی و حتی اجتماعی و کمی سیاسی هم میرسیم. زبان اشعار زبان سنگینی نیست، هرچند در جای جای اشعار از کلمات فخیم اما نه ناآشنا استفاده شده است. ولی استفاده از این واژگان به هیچ وجه خوانش شعرها را سخت نکرده است. اشعار عاشقانه او اگر گاه کاملا در عالم زمینی به سر میبرند اما جای جای همین اشعار، بیتهایی است که میتوان با آنها به عشقی فراتر از آنچه در زمین میتوان دست یافت، اندیشید. حال اشعار از نظر من، حال نور و امید است. زبان و واژگان انتخابی، در زمانهی سیاه اندیشی ادبیات معاصر، سپید و روشن است. حتی زمانی که از فراق و دوری از معشوق سخن به میان میآید، واژهها تاریک و تازیانهزن نیستند. عاشقانههای معلمی به گونهای است که من آنها را در مجموعهی عاشقانههای نجیب طبقهبندی میکنم. در زمانهای که به نام هنر و ادبیات، عشق اروتیک را به جای عشق حقیقی به مخاطب عرضه میکنند، این حیا و نجابت در انتخاب واژهها و مفاهیم ستودنی است و بر آمده از قلمی پاک. من شاعر نیستم و حتی مخاطب جدی و پیگیر اشعار معاصر هم نیستم، گهگاه مجموعه اشعار شاعری از شاعران معاصر توجهام را جلب می کند. لذا در مورد وزن و قافیه و ... صاحب نظر و رای نیستم. حتی علمش را هم ندارم. اما به عنوان یک خواننده معمولی اشعار کهن و خوانندهی آماتور اشعار معاصر، این کتاب تا حد خوبی نظرم را جلب کرد. با بعضی اشعار بسیار همراه شدم و با بعضی اشعار نه، حتی یکی دو مورد در شیوهی خوانش تردید کردم. با این همه کلیت مجموعه مرا از جهت وزن و آهنگ همراه کرد. هرچند که دانشی در شیوهی موسیقیایی شعر ندارم و صاحب نظر نیستم اما در مضامین اشعار و محتوای دقت بیشتری دارم. عموما محتوا و مضماین اشعار باب طبع من بود، چه عاشقانهها چه اشعار آیینی و اجتماعی. اگرچه با بیشتر انذیشههای پشت اشعار آشنا و همراه بودم اما در میان آنها مفاهیم بدیع و تازهای نیز برایم یافت شد که لذت خوانش را دو چندان میکرد. این مجموعهی شعر به همت نشر شهرستان ادب چاپ شده و در حال حاضر چاپ دوم آن در دسترس علاقهمندان به تهیه این مجموعه است.
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.