بریده کتابهای ریحانه ضمیری ریحانه ضمیری 2 روز پیش جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.7 31 صفحۀ 162 آیا اگر حتی در مقابلت ضعیف باشم دوستم خواهی داشت؟ 0 1 ریحانه ضمیری 1403/8/18 با موش ها سیدمهدی موسوی 4.5 1 صفحۀ 82 0 6 ریحانه ضمیری 1403/7/27 صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.8 128 صفحۀ 98 آکنده از رویا بود. 0 21 ریحانه ضمیری 1403/6/16 ۱۹۸۴ جورج اورول 4.1 147 صفحۀ 25 جای دیگری همدیگر را خواهیم دید که خبری از تاریکی نیست. 0 12 ریحانه ضمیری 1403/5/3 هرس نسیم مرعشی 3.8 88 صفحۀ 122 آرام بود. آرام و تا نهایت غمگین. 0 10 ریحانه ضمیری 1403/5/3 هرس نسیم مرعشی 3.8 88 صفحۀ 83 خسته، داغان، زخمی، اما پیروز. 0 11 ریحانه ضمیری 1403/4/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 229 من و خیال اون تنها مانده بودیم. 0 23 ریحانه ضمیری 1403/4/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 228 به او گفتم که عشق را باید با تمام گستردگی اش پذیرفت، تنها در جسم نمیتوان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن ها انگار به ریه میرود، و آدم مدام احساس میکند که دارد بزرگ میشود. این جیز ها را زمانی فهمیدم که یک ماه به خانه ما نیامد. 0 14 ریحانه ضمیری 1403/4/26 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 224 آیا مادرش هم او را به اندازه من دوست داشت؟ 0 4 ریحانه ضمیری 1403/4/26 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 175 صبح تا شب به هر نحوی میگذشت،باغ اخوان، کتابخانه عمومی و یا در کرانه شورآبی. اما وقتی که شب می آمد، همه غصه ها و رنج ها می آمدند. 0 54 ریحانه ضمیری 1403/4/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 97 گفت:《من ایرانی ام، دلم برای مملکتم می سوزد. اما ببین چه وضعی شده که آدم راضی میشود بیایند بگیرند و از بدبختی نجاتش بدهند.》 0 22 ریحانه ضمیری 1403/4/21 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 90 انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد. 2 15 ریحانه ضمیری 1403/4/21 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 72 آیدین گفت:《توی این مملکت پیش از اینکه به سی سالگی برسیم تباه می شویم. تو یک جور، من یک جور، آیدا هم یک جور دیگر.》 0 10 ریحانه ضمیری 1403/4/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! 0 11 ریحانه ضمیری 1403/4/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 32 پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد. 0 3 ریحانه ضمیری 1403/3/30 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 87 من صبر میکنم صبر میکنم دیگه نکنم چه کنم! 0 28 ریحانه ضمیری 1403/3/26 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 48 خبر ندارد که فرهاد آدمِ تسخیر و تصاحب نیست؛ که فرهاد مریضِ اون نیست، عاشقِ اوست. 0 16 ریحانه ضمیری 1403/3/26 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 49 او هنوز هنرمند باقی مانده و هنرش 《دیدن》 چیز هاییست که دیگران نمیبینند. 0 50 ریحانه ضمیری 1403/3/24 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 382 صفحۀ 97 آدم ها دیگه واسه شناختن هیچ چی وقت ندارن. اون ها همه چیز رو حاضر و آماده از مغازه میخرن اما چون مغازه ای نیست که دوست بفروشه، آدم ها دوستی ندارن. 0 7 ریحانه ضمیری 1403/3/24 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 382 صفحۀ 84 - پس آدم ها کجان؟ آدم توی بیابون یه کم احساس تنهایی میکنه... +مار گفت: کنار آدم ها هم احساس تنهایی میکنه. 0 6
بریده کتابهای ریحانه ضمیری ریحانه ضمیری 2 روز پیش جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.7 31 صفحۀ 162 آیا اگر حتی در مقابلت ضعیف باشم دوستم خواهی داشت؟ 0 1 ریحانه ضمیری 1403/8/18 با موش ها سیدمهدی موسوی 4.5 1 صفحۀ 82 0 6 ریحانه ضمیری 1403/7/27 صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.8 128 صفحۀ 98 آکنده از رویا بود. 0 21 ریحانه ضمیری 1403/6/16 ۱۹۸۴ جورج اورول 4.1 147 صفحۀ 25 جای دیگری همدیگر را خواهیم دید که خبری از تاریکی نیست. 0 12 ریحانه ضمیری 1403/5/3 هرس نسیم مرعشی 3.8 88 صفحۀ 122 آرام بود. آرام و تا نهایت غمگین. 0 10 ریحانه ضمیری 1403/5/3 هرس نسیم مرعشی 3.8 88 صفحۀ 83 خسته، داغان، زخمی، اما پیروز. 0 11 ریحانه ضمیری 1403/4/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 229 من و خیال اون تنها مانده بودیم. 0 23 ریحانه ضمیری 1403/4/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 228 به او گفتم که عشق را باید با تمام گستردگی اش پذیرفت، تنها در جسم نمیتوان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن ها انگار به ریه میرود، و آدم مدام احساس میکند که دارد بزرگ میشود. این جیز ها را زمانی فهمیدم که یک ماه به خانه ما نیامد. 0 14 ریحانه ضمیری 1403/4/26 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 224 آیا مادرش هم او را به اندازه من دوست داشت؟ 0 4 ریحانه ضمیری 1403/4/26 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 175 صبح تا شب به هر نحوی میگذشت،باغ اخوان، کتابخانه عمومی و یا در کرانه شورآبی. اما وقتی که شب می آمد، همه غصه ها و رنج ها می آمدند. 0 54 ریحانه ضمیری 1403/4/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 97 گفت:《من ایرانی ام، دلم برای مملکتم می سوزد. اما ببین چه وضعی شده که آدم راضی میشود بیایند بگیرند و از بدبختی نجاتش بدهند.》 0 22 ریحانه ضمیری 1403/4/21 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 90 انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد. 2 15 ریحانه ضمیری 1403/4/21 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 72 آیدین گفت:《توی این مملکت پیش از اینکه به سی سالگی برسیم تباه می شویم. تو یک جور، من یک جور، آیدا هم یک جور دیگر.》 0 10 ریحانه ضمیری 1403/4/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! 0 11 ریحانه ضمیری 1403/4/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 259 صفحۀ 32 پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد. 0 3 ریحانه ضمیری 1403/3/30 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 87 من صبر میکنم صبر میکنم دیگه نکنم چه کنم! 0 28 ریحانه ضمیری 1403/3/26 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 48 خبر ندارد که فرهاد آدمِ تسخیر و تصاحب نیست؛ که فرهاد مریضِ اون نیست، عاشقِ اوست. 0 16 ریحانه ضمیری 1403/3/26 در دنیای تو ساعت چند است؟ صفی یزدانیان 4.5 0 صفحۀ 49 او هنوز هنرمند باقی مانده و هنرش 《دیدن》 چیز هاییست که دیگران نمیبینند. 0 50 ریحانه ضمیری 1403/3/24 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 382 صفحۀ 97 آدم ها دیگه واسه شناختن هیچ چی وقت ندارن. اون ها همه چیز رو حاضر و آماده از مغازه میخرن اما چون مغازه ای نیست که دوست بفروشه، آدم ها دوستی ندارن. 0 7 ریحانه ضمیری 1403/3/24 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 382 صفحۀ 84 - پس آدم ها کجان؟ آدم توی بیابون یه کم احساس تنهایی میکنه... +مار گفت: کنار آدم ها هم احساس تنهایی میکنه. 0 6