بریده‌ کتاب‌های فاطمه امیری پری

وقتی جانی پدر شد، همه به او می گفتند نگران نباش. مگر جمله ای از این بی معنی تر پیدا می کنید؟اگر نگران نباشید پس چطور می توانید تا ابد کسی را دوست بدارید...عشق هیچ گاه در هیچ محفظه ای نمی گنجد

"تاسیس مصلحت خانه آن اندازه شگفت آور نیست که آزادی شرکت هرکس از صاحبان افکار صائب در آن مجلس، حیرت انگیز است. این قاعده از حد اصول جاری نظام حکومت مردم در جامعه های غربی هم می گذشت و درست به مغز فلسفه دموکراسی که افراد راسا باید در آرای سیاسی شرکت جویند، می رسید"

ستارخان از حد یک فرمانده نظامی مشروطه خواهان تبریز فراتر رفت. مراکشی ها سروده هایی در ستایش او می خواندند. روزنامه نیمه رسمی مسکو، نوویه ورمیا ستارخان را پوگاچف آذربایجان می نامید.در کتاب داستانی که پس از مقاومت تبریز به زبان انگلیسی منتشر شد، وی گاریبالدی ایران لقب گرفت

نمونه ای از عملکرد تامل برانگیز فاتحان تهران در دوره استبداد صغیر: دادن شهربانی تهران به نیروی قزاق لیاخوف پس از مشاوره با حکومت روسیه، قبول کرد که اگر بریگاد قزاق دست‌نخورده بماند و حکومت جدید آن را بپذیرد، آتش بس شود. رهبران مشروطه خواه با کمال میل پیشنهاد را پذیرفتند و وظیفه شهربانی تهران به بریگاد قزاق واگذار شد. بنابراین مسئولیتی که می بایست پس از ورود پیروزمندانه ارتش انقلابی مجاهدین در اختیار آنها قرار گیرد، به بریگاد قزاق محول شد که مجری کودتای ۱۲۸۷ بود و تا چند ساعت قبل از ورود مجاهدین در کنار قشون سلطنتی با آنها می جنگید‌.

شما فقط یک بار می میرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموش نشدنی باشه

نظر شیل سفیر انگلیس در خصوص عبور راه آهن از ایران در زمان امیرکبیر: "قرن دیگری باید بگذرد تا ایران فقیر ناتوان و دولت و ملت سست بی تهور و بی ابتکار آن، شایستگی شرکت در نقشه راه آهن را پیدا کنند...منحرف ساختن راه تجارت مغرب به هندوستان...سرنوشت تجارت عظیم انگلیس با مشرق تا خاک چین، به دست هوی و هوس این ملت متقلب دورو(ایران) سپرده خواهد شد... نمی توان منافع ملت متمدن انگلستان را به عهده دولتی نیمه وحشی بسپاریم..."

نظر دکتر پولاک اتریشی و واتسون مورخ انگلیسی درباره فسادناذیری امیرکبیر "پول هایی که می خواستند به او رشوه دهند و نمی گرفت، صرف کشتن او شد"

درد نادانی: وقتی در کنفرانس ارزنه الروم، نقطه باریک مذاکره بر سر فعل "ترک کردن" یا " موقوف داشتن" ادعاهای پیشین بود، میرزا تقی خان موضوع را ضمن گزارشی به حاجی میرزا آقاسی صدراعظم نوشت. حاجی در نامه ای جواب داد: اختلاف در معنی متروک و موقوف واضح است و بحث درباره آن چه فایده ای دارد. اگر عثمانیان لغت متروک را می خواهند ما هم باطنا همان را ترجیح می‌دهیم...

به شرحی که ویلیامز نماینده انگلیس در کنفرانس ارزنه الروم نگاشته، میرزا تقی خان در آنجا سخت بیمار گشت و چون نمایندگان روس و انگلیس به احوالپرسی او رفتند، دیدند در بستر بیماری با چهره ای رنگ پریده و بدنی فرسوده مشغول مطالعه و تهیه طرح عهدنامه ایران و عثمانی است. این حس مسئولین میرزا تقی خان برای ما سخت تاثیر برانگیز بود و چنین غیرتی در خور احترام است

واقعه کربلا در فراسوی کشاکش حسین بن علی و یزید، ستیز رویارویی دو مذهب بود، اما نه ستیزی با عریانی ستیز توحید و شرک یا ستیز پیامبر اسلام ابوسفیان بن حرب، بلکه در عصر تجدید اقتدار اشرافیت اموی و خلفای دیروز، کشاکشی تلخ و دشوار بود میان شرک نهان شده در کسوت توحید و توحید غریب مانده در جامه تنهایی و بی پناهی کامل سال ۶۱ هجری