بریده کتابهای پاکنیا پاکنیا 1403/9/14 مسئولیت و سازندگی علی صفایی حائری 4.5 24 صفحۀ 215 هنگامی که هستی قانونمند بود، نمیتوان همینطور به آب زد؛ که بایست صالح بود و همراه. و هنگامی که جامعه مرتبط بود، نمیتوان تنها صالح زیست که باید مصلح بود و آگاه؛ چون گند جامعه با تو رابطه برقرار میکند و تو را میگنداند؛ مگر تو با آن رابطه برقرار کنی و آن را بخشکانی. مسئولیت و سازندگی، ص۲۱۵ 0 0 پاکنیا 1403/8/29 مادر ماکسیم گورکی 3.7 24 صفحۀ 259 مادر آهسته میگفت:«خدایا چه قدر مردم دنیا زیادند! و هر کس به نحوی از روزگار شکوه داره. پس مردمان خوشبخت کجا هستند؟» 0 2 پاکنیا 1403/8/29 مسئولیت و سازندگی علی صفایی حائری 4.5 24 صفحۀ 68 فکر انسان همانند یک قطبنما میتواند راه را روشن و مشخص کند، به شرط اینکه یک قطبنما تحت تاثیر کششها و جاذبهها قرار نگرفته باشد. هنگامی که یک قطبنما در کنار یک آهنربای قوی قرار میگیرد و حوزه مغناطیسی آن دگرگون میشود، دیگر قطب شمال و جنوب را مشخص نمیکند و راه را نشان نمیدهد و انسانی که با اعتماد به این قطبنما حرکت میکند، حتما گمراه میشود و همانطور که گفتم، خطر این قطبنمای گرفتار از بیقطبنما بودن کمتر نیست، که زیادتر است. مسئولیت و سازندگی، صفائی حائری 0 4 پاکنیا 1403/8/6 اخبات علی صفایی حائری 4.6 40 صفحۀ 98 بعضی وقتها که با رفقا دور هم جمع هستیم، وقتی کسی را میبینم که پایش به استکانی و یا آشغالی میخورد و بدون توجه عبور میکند و آن را برنمیدارد، این معنا به ذهنم خطور میکند که وقتی امروز دعوت این حوادث کوچک را ندیده میگیریم و این استکان و آشغال را برنمیداریم، قطعا در فردای دیگر، حوادث بزرگ را هم ندیده خواهیم گرفت. اگر فردا پیش ما صدها شکم را هم پاره کنند، بیتفاوت خواهیم بود، اگر هم دعوت حوادث را شنیدیم و اقدامی کردیم، منتظریم تا مزدی و ترفیعی بدهند و یا لااقل سپاسی بکنند. اخبات_علی صفایی حائری 0 7
بریده کتابهای پاکنیا پاکنیا 1403/9/14 مسئولیت و سازندگی علی صفایی حائری 4.5 24 صفحۀ 215 هنگامی که هستی قانونمند بود، نمیتوان همینطور به آب زد؛ که بایست صالح بود و همراه. و هنگامی که جامعه مرتبط بود، نمیتوان تنها صالح زیست که باید مصلح بود و آگاه؛ چون گند جامعه با تو رابطه برقرار میکند و تو را میگنداند؛ مگر تو با آن رابطه برقرار کنی و آن را بخشکانی. مسئولیت و سازندگی، ص۲۱۵ 0 0 پاکنیا 1403/8/29 مادر ماکسیم گورکی 3.7 24 صفحۀ 259 مادر آهسته میگفت:«خدایا چه قدر مردم دنیا زیادند! و هر کس به نحوی از روزگار شکوه داره. پس مردمان خوشبخت کجا هستند؟» 0 2 پاکنیا 1403/8/29 مسئولیت و سازندگی علی صفایی حائری 4.5 24 صفحۀ 68 فکر انسان همانند یک قطبنما میتواند راه را روشن و مشخص کند، به شرط اینکه یک قطبنما تحت تاثیر کششها و جاذبهها قرار نگرفته باشد. هنگامی که یک قطبنما در کنار یک آهنربای قوی قرار میگیرد و حوزه مغناطیسی آن دگرگون میشود، دیگر قطب شمال و جنوب را مشخص نمیکند و راه را نشان نمیدهد و انسانی که با اعتماد به این قطبنما حرکت میکند، حتما گمراه میشود و همانطور که گفتم، خطر این قطبنمای گرفتار از بیقطبنما بودن کمتر نیست، که زیادتر است. مسئولیت و سازندگی، صفائی حائری 0 4 پاکنیا 1403/8/6 اخبات علی صفایی حائری 4.6 40 صفحۀ 98 بعضی وقتها که با رفقا دور هم جمع هستیم، وقتی کسی را میبینم که پایش به استکانی و یا آشغالی میخورد و بدون توجه عبور میکند و آن را برنمیدارد، این معنا به ذهنم خطور میکند که وقتی امروز دعوت این حوادث کوچک را ندیده میگیریم و این استکان و آشغال را برنمیداریم، قطعا در فردای دیگر، حوادث بزرگ را هم ندیده خواهیم گرفت. اگر فردا پیش ما صدها شکم را هم پاره کنند، بیتفاوت خواهیم بود، اگر هم دعوت حوادث را شنیدیم و اقدامی کردیم، منتظریم تا مزدی و ترفیعی بدهند و یا لااقل سپاسی بکنند. اخبات_علی صفایی حائری 0 7