بریدۀ کتاب

اخبات
بریدۀ کتاب

صفحۀ 98

بعضی وقتها که با رفقا دور هم جمع هستیم، وقتی کسی را می‌بینم که پایش به استکانی و یا آشغالی می‌خورد و بدون توجه عبور می‌کند و آن را برنمی‌دارد، این معنا به ذهنم خطور می‌کند که وقتی امروز دعوت این حوادث کوچک را ندیده می‌گیریم و این استکان و آشغال را برنمی‌داریم، قطعا در فردای دیگر، حوادث بزرگ را هم ندیده خواهیم گرفت. اگر فردا پیش ما صدها شکم را هم پاره کنند، بی‌تفاوت خواهیم بود، اگر هم دعوت حوادث را شنیدیم و اقدامی کردیم، منتظریم تا مزدی و ترفیعی بدهند و یا لااقل سپاسی بکنند. اخبات_علی صفایی حائری

بعضی وقتها که با رفقا دور هم جمع هستیم، وقتی کسی را می‌بینم که پایش به استکانی و یا آشغالی می‌خورد و بدون توجه عبور می‌کند و آن را برنمی‌دارد، این معنا به ذهنم خطور می‌کند که وقتی امروز دعوت این حوادث کوچک را ندیده می‌گیریم و این استکان و آشغال را برنمی‌داریم، قطعا در فردای دیگر، حوادث بزرگ را هم ندیده خواهیم گرفت. اگر فردا پیش ما صدها شکم را هم پاره کنند، بی‌تفاوت خواهیم بود، اگر هم دعوت حوادث را شنیدیم و اقدامی کردیم، منتظریم تا مزدی و ترفیعی بدهند و یا لااقل سپاسی بکنند. اخبات_علی صفایی حائری

55

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.