بریده کتابهای سفر کوانتومی وال تنها yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 165 هیچ دیداری تصادفی نیست و هیچ آشنایی همیشگی نیست . برو و به سفرت ادامه بده و بدون در مسیر بودن مهم تر از رسیدن به مقصده . 0 9 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 161 زمان چیزی بیشتر از یک توهم نیست و ما زیر آب با توهم دیر شدن یا زود بودن ، زندگی کردن رو فراموش کردیم . در حقیقت هرگز نه دیر بوده و نه زود چرا که تنها حقیقت جهان همین لحظه است ؛اینجا و اکنون. 0 4 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/2/9 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 17 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 31 0 1 A.S.Razavi 1403/4/31 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 164 0 0 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/22 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 19 خودت رو به مسیر بسپار، خودش همه چیز رو بهت میگه، فقط بهش اعتماد کن. یادت نره یه جاهایی مسیر سخت و تاریکه و تو تنها هستی، این جاها بیشتر به صدای قلبت گوش کن. در این سفر شک و ترس همیشه با تو همراهه، به همه چیز شک کن جز خودت، رویاهات و اینکه تو صدا داری، صدایی که شنیده میشه اگر بهش گوش بدی. 0 8 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/26 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 142 انگار مسیر همیشه در رفتن خلاصه نمیشه. گاهی باید به ظاهر ایستاد، در شگفتی یک راز محو شد و بی هیچ حرکتی کیلومترها به مقصد نزدیک شد. 0 5 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/2/9 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 10 0 0 اسما 1403/3/14 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 20 2 11 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 163 به یک مقصد که می رسی ، مقصد بعدی در مسیرت قرار میگیره و زیبایی ، همین در حرکت بودنه نه از حرکت باز ایستادن 0 3 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/22 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 28 گاهی یک کتاب، یک خاطره یا حتی یک مکان، آشنای تو میشه و در کنارش دیگه تنها نیستی اما لحظه ای که دیگه هیچ کدوم از اینها وجود نداشته باشه، اون موقع است که فرصت این رو پیدا میکنی تا با کسی تنها بشی که هیچ راه گریزی از بودن باهاش نداری: خودت! و این میتونه وحشتناک ترین مواجهه تو در تمام طول زندگیت باشه؛ روبرو شدن با کسی که سالها صداش رو در خودت خفه کردی، با رویایی که دلیل زندگیت بوده ولی تو باهاش زندگی نکردی و در نهایت کسی که میتونستی باشی ولی نیستی. 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 33 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 50 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 15 دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین ،ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور میکردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره،جهان من در حال تحول بود .نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغاز بود برای همه چیز ،انگار باید پوست این وال رو برای همیشه از خودم جدا میکردم. 0 1 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 107 هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست 0 5 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 145 به نظرم لازمه که هر والی یک بار در زندگیش با بزرگ ترین ترسش مواجه بشه تا بفهمه چیزی که ازش میترسیده خود ترس بوده نه اون موضوع 0 0 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/23 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 85 هر کسی میتونه با خودش و رویاهاش خیلی غریبه باشه؛ حتی زمانی که هر روز تا شب، سخت کار میکنه و مدام خودش رو برای بدست آوردن خوشبختی به در و دیوار میکوبه. 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 40 شرایط هیچ وقت بلافاصله بعد از اولین حرکت بهتر نمیشه.شاید حتی در آغاز به مراتب بدتر و بدتر هم بشه ، این نشونه خوبیه ، فقط باید ادامه داد. 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 107 0 0 سارا 1403/7/4 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 33 ممنونم پنگوئن ها، ممنونم که بهم یاد دادین بی خیالی میتونه حس فوقالعاده ای باشه. 0 5
بریده کتابهای سفر کوانتومی وال تنها yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 165 هیچ دیداری تصادفی نیست و هیچ آشنایی همیشگی نیست . برو و به سفرت ادامه بده و بدون در مسیر بودن مهم تر از رسیدن به مقصده . 0 9 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 161 زمان چیزی بیشتر از یک توهم نیست و ما زیر آب با توهم دیر شدن یا زود بودن ، زندگی کردن رو فراموش کردیم . در حقیقت هرگز نه دیر بوده و نه زود چرا که تنها حقیقت جهان همین لحظه است ؛اینجا و اکنون. 0 4 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/2/9 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 17 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 31 0 1 A.S.Razavi 1403/4/31 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 164 0 0 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/22 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 19 خودت رو به مسیر بسپار، خودش همه چیز رو بهت میگه، فقط بهش اعتماد کن. یادت نره یه جاهایی مسیر سخت و تاریکه و تو تنها هستی، این جاها بیشتر به صدای قلبت گوش کن. در این سفر شک و ترس همیشه با تو همراهه، به همه چیز شک کن جز خودت، رویاهات و اینکه تو صدا داری، صدایی که شنیده میشه اگر بهش گوش بدی. 0 8 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/26 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 142 انگار مسیر همیشه در رفتن خلاصه نمیشه. گاهی باید به ظاهر ایستاد، در شگفتی یک راز محو شد و بی هیچ حرکتی کیلومترها به مقصد نزدیک شد. 0 5 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/2/9 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 10 0 0 اسما 1403/3/14 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 20 2 11 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 163 به یک مقصد که می رسی ، مقصد بعدی در مسیرت قرار میگیره و زیبایی ، همین در حرکت بودنه نه از حرکت باز ایستادن 0 3 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/22 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 28 گاهی یک کتاب، یک خاطره یا حتی یک مکان، آشنای تو میشه و در کنارش دیگه تنها نیستی اما لحظه ای که دیگه هیچ کدوم از اینها وجود نداشته باشه، اون موقع است که فرصت این رو پیدا میکنی تا با کسی تنها بشی که هیچ راه گریزی از بودن باهاش نداری: خودت! و این میتونه وحشتناک ترین مواجهه تو در تمام طول زندگیت باشه؛ روبرو شدن با کسی که سالها صداش رو در خودت خفه کردی، با رویایی که دلیل زندگیت بوده ولی تو باهاش زندگی نکردی و در نهایت کسی که میتونستی باشی ولی نیستی. 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 33 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 50 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 15 دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین ،ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور میکردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره،جهان من در حال تحول بود .نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغاز بود برای همه چیز ،انگار باید پوست این وال رو برای همیشه از خودم جدا میکردم. 0 1 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 107 هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست 0 5 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 145 به نظرم لازمه که هر والی یک بار در زندگیش با بزرگ ترین ترسش مواجه بشه تا بفهمه چیزی که ازش میترسیده خود ترس بوده نه اون موضوع 0 0 فاطمه نرجس عباسی 1402/4/23 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 85 هر کسی میتونه با خودش و رویاهاش خیلی غریبه باشه؛ حتی زمانی که هر روز تا شب، سخت کار میکنه و مدام خودش رو برای بدست آوردن خوشبختی به در و دیوار میکوبه. 0 2 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 40 شرایط هیچ وقت بلافاصله بعد از اولین حرکت بهتر نمیشه.شاید حتی در آغاز به مراتب بدتر و بدتر هم بشه ، این نشونه خوبیه ، فقط باید ادامه داد. 0 0 yasaman 1403/1/10 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 107 0 0 سارا 1403/7/4 سفر کوانتومی وال تنها سیدایمان سرورپور 4.2 13 صفحۀ 33 ممنونم پنگوئن ها، ممنونم که بهم یاد دادین بی خیالی میتونه حس فوقالعاده ای باشه. 0 5