بریدۀ کتاب

سفر کوانتومی وال تنها
بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

گاهی یک کتاب، یک خاطره یا حتی یک مکان، آشنای تو میشه و در کنارش دیگه تنها نیستی اما لحظه ای که دیگه هیچ کدوم از اینها وجود نداشته باشه، اون موقع است که فرصت این رو پیدا میکنی تا با کسی تنها بشی که هیچ راه گریزی از بودن باهاش نداری: خودت! و این میتونه وحشتناک ترین مواجهه تو در تمام طول زندگیت باشه؛ روبرو شدن با کسی که سالها صداش رو در خودت خفه کردی، با رویایی که دلیل زندگیت بوده ولی تو باهاش زندگی نکردی و در نهایت کسی که میتونستی باشی ولی نیستی.

گاهی یک کتاب، یک خاطره یا حتی یک مکان، آشنای تو میشه و در کنارش دیگه تنها نیستی اما لحظه ای که دیگه هیچ کدوم از اینها وجود نداشته باشه، اون موقع است که فرصت این رو پیدا میکنی تا با کسی تنها بشی که هیچ راه گریزی از بودن باهاش نداری: خودت! و این میتونه وحشتناک ترین مواجهه تو در تمام طول زندگیت باشه؛ روبرو شدن با کسی که سالها صداش رو در خودت خفه کردی، با رویایی که دلیل زندگیت بوده ولی تو باهاش زندگی نکردی و در نهایت کسی که میتونستی باشی ولی نیستی.

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.