بریدهای از کتاب حاج آخوند اثر سیدعطاء الله مهاجرانی
1403/3/10
4.0
30
صفحۀ 172
در زندگی، انسان گاهی بر سر دوراهه قرار میگیرد؛ بین حقیقت و مصلحت. حقیقت همان است که دلتان میگوید و مصلحت همان است که عقل حسابگر میخواهد. برای حقیقت باید از چیزی بگذرید و برای مصلحت، برعکس چیزی به دست میآورید. البته چیزی که به دستتان میآید، مثل ماهی زنده چندان توی دست نمیماند، میلغزد. برای لقمه نان هیچ وقت کمرتان را خم نکنید. یادتان باشد وقتی انسان حقیقت را میطلبد، اگر هم به ظاهر چیزی را از دست بدهد، چیز بزرگتری به دستش میآید. مصلحتطلب هم که خیال میکند چیزی به دست میآورد، نمیداند که چه گوهری را از دست میدهد.
در زندگی، انسان گاهی بر سر دوراهه قرار میگیرد؛ بین حقیقت و مصلحت. حقیقت همان است که دلتان میگوید و مصلحت همان است که عقل حسابگر میخواهد. برای حقیقت باید از چیزی بگذرید و برای مصلحت، برعکس چیزی به دست میآورید. البته چیزی که به دستتان میآید، مثل ماهی زنده چندان توی دست نمیماند، میلغزد. برای لقمه نان هیچ وقت کمرتان را خم نکنید. یادتان باشد وقتی انسان حقیقت را میطلبد، اگر هم به ظاهر چیزی را از دست بدهد، چیز بزرگتری به دستش میآید. مصلحتطلب هم که خیال میکند چیزی به دست میآورد، نمیداند که چه گوهری را از دست میدهد.
فرزانه نجاری
1403/3/10
1