بریدۀ کتاب
ایوان ایلیچ میدانست که خودش سبب افسردگی آنهاست اما کاری از دستش ساخته نیست. دوستان پس از صرف شام به خانههاشان میرفتند و ایوان ایلیچ را با این فکر تنها میگذاشتند که زندگیاش زهرآگین شده و زندگی را به کام دیگران نیز زهر میکند و این زهر بیآنکه ذرهای کاهش یابد هرچه عمیقتر در تمام وجودش نفوذ میکند.
ایوان ایلیچ میدانست که خودش سبب افسردگی آنهاست اما کاری از دستش ساخته نیست. دوستان پس از صرف شام به خانههاشان میرفتند و ایوان ایلیچ را با این فکر تنها میگذاشتند که زندگیاش زهرآگین شده و زندگی را به کام دیگران نیز زهر میکند و این زهر بیآنکه ذرهای کاهش یابد هرچه عمیقتر در تمام وجودش نفوذ میکند.
29
(0/1000)
نظرات
به طرز عجیبی احساسات زیاد و فراگیری رو در یک جمله شرح داده! تازگی هروقت این احساس بهم دست میده، این جمله در ذهنم تکرار میشه. که ایوان ایلیچ هم همینطور بود…
1
علی دائمی
1402/11/18
2