بریده‌ای از کتاب به زبان مادری گریه می کنیم اثر فابیو مورابیتو

به زبان مادری گریه می کنیم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 188

وضعیت بغرنجی است. وقتی خیال می‌کنی بالاخره از بند کلمه‌ها، از پیچ و خم دستور زبان، و از اصطلاحات ترجمه‌‌نشدنی به زبان‌های دیگر خلاص شده‌ای و پس از سال‌ها حرف زدن، خواب دیدن، عشق ورزیدن و فحش دادن به زبانی دیگر، خودت را از بند زبان مادری‌ات رهانده‌ای، ناگهان می‌بینی زبان قدیمی‌ات ناپدید نشده بلکه -درست مثل رسوبات املاح دریا که به بدن نهنگ می‌چسبند و توده‌هایی بزرگ می‌سازند- به نواحی خاصی از وجودت محدود شده. یکی از نواحی‌ای که زبان قدیمی در آن‌ها بیشترین دوام و ماندگاری را دارد گریه است.

وضعیت بغرنجی است. وقتی خیال می‌کنی بالاخره از بند کلمه‌ها، از پیچ و خم دستور زبان، و از اصطلاحات ترجمه‌‌نشدنی به زبان‌های دیگر خلاص شده‌ای و پس از سال‌ها حرف زدن، خواب دیدن، عشق ورزیدن و فحش دادن به زبانی دیگر، خودت را از بند زبان مادری‌ات رهانده‌ای، ناگهان می‌بینی زبان قدیمی‌ات ناپدید نشده بلکه -درست مثل رسوبات املاح دریا که به بدن نهنگ می‌چسبند و توده‌هایی بزرگ می‌سازند- به نواحی خاصی از وجودت محدود شده. یکی از نواحی‌ای که زبان قدیمی در آن‌ها بیشترین دوام و ماندگاری را دارد گریه است.

2

42

(0/1000)

نظرات

🤌🤌🤌

0