بریدۀ کتاب

مده آ
بریدۀ کتاب

صفحۀ 58

«نه تو و نه آن شاه‌دختت نباید امید می‌داشتید که عشق مرا خوار کنید، مرا به ریشخند گیرید و پس از آن سعادتمند زندگی کنید؛ و نیز کرئون، آن میانجیِ زناشویی، نباید امید می‌داشت که مرا از این سرزمین برانَد بی آنکه کیفر بیند. پس، باز هم بگو. اگر می‌خواهی مرا ماده‌ببر بنام، یا هیولایی که در کرانۀ توسکان پدیدار می‌شود. این‌ها را دیگر به پشیزی نمی‌گیرم، من قلب تو را از سینه‌ات بیرون کشیده‌ام.»

«نه تو و نه آن شاه‌دختت نباید امید می‌داشتید که عشق مرا خوار کنید، مرا به ریشخند گیرید و پس از آن سعادتمند زندگی کنید؛ و نیز کرئون، آن میانجیِ زناشویی، نباید امید می‌داشت که مرا از این سرزمین برانَد بی آنکه کیفر بیند. پس، باز هم بگو. اگر می‌خواهی مرا ماده‌ببر بنام، یا هیولایی که در کرانۀ توسکان پدیدار می‌شود. این‌ها را دیگر به پشیزی نمی‌گیرم، من قلب تو را از سینه‌ات بیرون کشیده‌ام.»

85

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.