بریدۀ کتاب

با سرودخوان جنگ در خطه ی نام و ننگ
بریدۀ کتاب

صفحۀ 81

از بستان به جزیره ی مجنون می‌رویم. کمال میگوید: سراسر این خاک، وجب به وجب، پوشیده است از پوکه و فشنگ و هر سلاح جنگی که فکرش را بتوانی بکنی از تانک تا ترکش، از هواپیما تا خمپاره.... وجب به وجب... میگویم: البته با کمی غلو شاعرانه. میگوید: هرجا که خواستی اشاره کن تا نگه داریم. پیاده شو ،دستت را توی خاک فروکُن و بیرون بیاور ،اگر پوکه یی ،فشنگی ترکشی چیزی به دستت نیامد هر چه بدخواهان ما گفته اند راست گفته اند. میگویم: کلیج خان نگه دار. پیاده می‌شوم و دست در خاک فرو میبرم. بحثی نیست. برنده میداند که برنده است. این کار را سه بار دیگر هم میکنم .سرزمین غریبی ست واقعاً. وجب به وجب.... ملت ما اینجا برای بازپس گرفتن ذره ذره خاک وطن ،جنگی کرده است مطلقاً باورنکردنی. می‌گویم :خدایا ،دشمنی که آن طور با وقاحت حمله میکند و این طور با خفت فرار، چقدر زیباست! حاتمی کیا می‌گوید: بد نیست. تعریف تازه یی هم از زیبایی شنیدیم.

از بستان به جزیره ی مجنون می‌رویم. کمال میگوید: سراسر این خاک، وجب به وجب، پوشیده است از پوکه و فشنگ و هر سلاح جنگی که فکرش را بتوانی بکنی از تانک تا ترکش، از هواپیما تا خمپاره.... وجب به وجب... میگویم: البته با کمی غلو شاعرانه. میگوید: هرجا که خواستی اشاره کن تا نگه داریم. پیاده شو ،دستت را توی خاک فروکُن و بیرون بیاور ،اگر پوکه یی ،فشنگی ترکشی چیزی به دستت نیامد هر چه بدخواهان ما گفته اند راست گفته اند. میگویم: کلیج خان نگه دار. پیاده می‌شوم و دست در خاک فرو میبرم. بحثی نیست. برنده میداند که برنده است. این کار را سه بار دیگر هم میکنم .سرزمین غریبی ست واقعاً. وجب به وجب.... ملت ما اینجا برای بازپس گرفتن ذره ذره خاک وطن ،جنگی کرده است مطلقاً باورنکردنی. می‌گویم :خدایا ،دشمنی که آن طور با وقاحت حمله میکند و این طور با خفت فرار، چقدر زیباست! حاتمی کیا می‌گوید: بد نیست. تعریف تازه یی هم از زیبایی شنیدیم.

10

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.