بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 194

آدمیزاد فقط غم و گرفتاری‌اش به چشمش می‌آید، روز خوش و خوشبختی‌اش را نمی‌بیند و به‌حساب نمی‌آورد. اگر خوشبختی را هم حساب می‌کرد و در نظر می‌آورد، می‌دید توی زندگی از آن هم سهمی برده. ولی چه خوب می‌شود آدم توی خانواده‌ای باشد که رحمت خدا شامل حالش است و همه‌چیزش درست باشد. همسرش خوب از آب دربیاید؛ دوستت داشته باشد؛ احترامت را نگهدارد و ترکت نکند! توی چنین خانواده‌ای زندگی چه خوب است! حتی اگر غم نان هم باشد، باز خوب است، مگر نه؟ آخر مگر می‌شود جایی را پیدا کرد که غم و غصه به آن راه نداشته‌باشد؟!

آدمیزاد فقط غم و گرفتاری‌اش به چشمش می‌آید، روز خوش و خوشبختی‌اش را نمی‌بیند و به‌حساب نمی‌آورد. اگر خوشبختی را هم حساب می‌کرد و در نظر می‌آورد، می‌دید توی زندگی از آن هم سهمی برده. ولی چه خوب می‌شود آدم توی خانواده‌ای باشد که رحمت خدا شامل حالش است و همه‌چیزش درست باشد. همسرش خوب از آب دربیاید؛ دوستت داشته باشد؛ احترامت را نگهدارد و ترکت نکند! توی چنین خانواده‌ای زندگی چه خوب است! حتی اگر غم نان هم باشد، باز خوب است، مگر نه؟ آخر مگر می‌شود جایی را پیدا کرد که غم و غصه به آن راه نداشته‌باشد؟!

(0/1000)

نظرات

علی

1402/08/26

این همون سوگیری منفی میشه (منفی‌نگری). دیدن چیزهای منفی و نادیده گرفتن چیزهای مثبت.