بریدۀ کتاب
1403/2/8
4.3
2
صفحۀ 137
پس چون آدم یکی بشکست و به دهن اندر نهاد و به گلوش اندر شد، هر دو جامه از تن ببرید… و همهٔ پوست اندامشان چون ناخن بود و چون ماه همیتافتی. خدای تعالی آن پوست از ایشان باز کرد، چون به کرانهٔ انگشتان رسید بماند، تا هرگاه که آدم بر آن ناخن نگریدی، آن لباسش یاد آمدی و گریستن بر وی افتادی.
پس چون آدم یکی بشکست و به دهن اندر نهاد و به گلوش اندر شد، هر دو جامه از تن ببرید… و همهٔ پوست اندامشان چون ناخن بود و چون ماه همیتافتی. خدای تعالی آن پوست از ایشان باز کرد، چون به کرانهٔ انگشتان رسید بماند، تا هرگاه که آدم بر آن ناخن نگریدی، آن لباسش یاد آمدی و گریستن بر وی افتادی.
(0/1000)
رعنا حشمتی
1403/2/7
3